به گزارش ما آنلاین، علی جهانی، پژوهشگر روابطعمومی و علوم ارتباطات اجتماعی در یادداشتی که به مناسبت هفته روابط عمومی ۱۴۰۲ در اختیار این رسانه قرار داده است به دیدار جمعی از اعضای شورای سیاستگذاری هفته روابطعمومی با وزیر فرهنگ و ارشاد اشاره میکند و در ادامه پاسخهایی به پرسشهای مطرح شده در این نشست ارائه میکند.
مشرح این یادداشت در ادامه آورده شده است:
به نام پروردگار مهرآفرین
بشنو ازنی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
۲۷ اردیبهشت، «روز جهانی روابط عمومی و ارتباطات» بهانه خوبی است تا به این پرسش، پرداخته و پاسخ دهیم که آیا روابطعمومی و ارتباطات، آنچنان ارزشمند است که پیرامونش بیاندیشیم، نشست برپا داریم، گردهمایی ساز کنیم، بنویسیم، کتاب چاپ کنیم و سخن برانیم؟
این نوشتار کوتاه در پی دیدار دستاندرکاران و مدیران روابطعمومی کشور با وزیر ارشاد در آغاز هفته روابطعمومی بر آن است تا به پرسشهای یادشده با نگاهی گذرا پاسخ دهد.
سرشت انسان با تمام کنشها و واکنشهایش آمیخته شده با مهرورزی، همدلی و کنار یکدیگر بودن و پرهیز ازجنگ، جدایی، دشمنی و کینهورزی.
در دنیای پر از سختی و رنج، تمام تلاش بشر در درازنای تاریخ، رسیدن به آرامش با و در کنار دیگران بوده و هست. در فراز و فرود زندگی، همواره ساختن بهترینها با کمک و همراهی دیگران در سایه گفتوگو و بده بستانهای دادگرانه و برابر نیز آرزوی دیرین اوست.
انسان آمیختهایست از تن و روان، همانگونه که باید از پیکر خاکی خود که خانه روح اوست نگهداری کند، باید از روان خویش که هدیه پروردگار و جوهر بنیادین اوست به بهترینگونه پرستاری کند.
با این نگاه اگر بپذیریم؛ بشر جانشین خداوند در زمین است و در دوران کنونی و در لابلای شتابنده چرخ صنعت و فناوریهای سخت، زندگی او روزبهروز ملالآورتر از گذشته و پیچیدهتر از پیش میشود، نه تنها باید به او و خواستهها و حقوقش بیشتر توجه کنیم که اساسا چون او گل سرسبد آفرینش و مایه افتخار و مباهات پروردگار است، باید محور تمامی کارها و برنامهریزیها «انسان» باشد.
همین نگاه ما را بر آن میدارد؛ بر این باور پافشاری کنیم و بیش از پیش در این عرصه بررسی، پژوهش و نگارش داشته باشیم.
امروزه باپیچیدهتر شدن و پیشرفت ساختار اجتماع بشری، ضرورت و نیاز جامعه و سازمانها به «روابطعمومی و ارتباطات» نه تنها کاسته نشده که افزونتر از گذشته گردیده است.
پرداختن به «روابطعمومی» همسو با دگرگونیها و نیازهای روز انسان به مانند نهادی که میتواند به صورت نظاممند، برنامهریزی شده، سنجیده و فرآیندی در راستای حفظ و گسترش تعامل و تفاهم مدیران، کارکنان، رسانهها، ذینفعان و مشتریان نقش بازی کند یک حتمی انکارناپذیر است.
برای پاسخ به پرسشهای بالا خوب است به نقشهای بدون جایگزین روابطعمومی بنگریم؛
نقش حسگری، نقش پژوهش، پایش و شناخت پیرامونی، نقش رصد و هدایت ورود و خروج اطلاعات، نقش تصمیمسازی، ایجاد توازن و تعادل میان مولفههای ساختار سازمانی در درون و بیرون آن.
این کار ویژههاست که درگام بعدی حوزه وظایف روابطعمومی را ترسیم میکند؛
وظیفه مطالعاتی، پژوهشی و برنامهریزی، وظیفه ارتباطات رسانهای و مردمی، وظیفه تولید محتوا و انتشاراتی، وظیفه اقناعسازی و تبلیغاتی، وظیفه دیداری و شنیداری و دست آخر وظیفه تشریفاتی، زیباسازی و نیکوگویی.
چنین روابطعمومی است که از کسوت یک توجیهگر و یا واحد تبلیغاتی صرف، به نهادی برنامهریز و تحلیلگر و در یک واژه در لباس «مغز منفصل مدیریت سازمان» رخ مینماید.
امروزه از دانش، هنر، صنعت و مهارت روابطعمومی به مثابه نهادی شبه مدنی و ساختاری منحصربهفرد و بدون جایگزین در راه روانسازی و تسهیل ارتباطات دوسویه بین دولت و ملت، سازمان و مردم، مدیریت و کارکنان و بخشهای تولیدی،خدماتی و مشتریان نام برده میشود.
گسترش و توسعه علمی هرچه بیشتر «نهاد روابطعمومی» و بالندگی هرچه بیشتر «کارگزاران روابطعمومی» در زندگی پرشتاب و بدون بازگشت بشری و حیات پراسترس و ملالآور زندگی شهری و سازمانهای تودرتوی اداری به منزله نهاد روغنکار و روحنواز جامعه و رفتار مردمی است.
روابطعمومی فن و هنر زیبای برقراری ارتباطات مردمی بهمنظور اثرگذاری دقیق و شناخت افکار و خواستههای مردمی است. این است که آن را نه یک تفنن، پز و یا نمودار اجباری در گوشهای از ساختار سازمانی و یا چرخ یدک!!! بلکه به یک ضرورت و الزام اجتماعی عصر کنونی تبدیل کرده است. امروزه کمتر سازمان پیشرفتهای خود را بینیاز از روابطعمومی و تعاملات در مشارکتهای سیاسی، اجتماعی مردمی میداند.
روابطعمومی پل پایدار و سترگ ارتباط بین افراد جامعه و سازمان است تا با تصویر روشن افکارعمومی برای سازمان بتواند خدمات بهتر و در شان و جایگاه مشتریانش ارایه دهد و رضایت و همراهی مردمی را همواره بدست آورد. روابطعمومی روح منعطف، مهربان، تیزبین، دلسوز، دوراندیش و آگاه به احساسات ورعاطفههاست. روابطعمومی «نماینده افکارعمومی» است. به تعبیر زیبای پدر روابط عمومی ایران مرحوم نطقی: روابطعمومی وکیل مدافع (باهوش و ژرفنگر) سازمان و دادستان (صادق و دلسوز) مردم است.
با روابطعمومی تراز، ضعف سازمان و مدیریت برطرف و نقاط قوت و توانمندی آن افزون و پویایی بیوقفه، توسعه پایدار وکارآمدی شکل میگیرد.
در پایان شعر آغازین نوشته را یادآور میشوم که مولوی چه نیکو بر ارتباطات حکایت میکند و پای میفشارد و از جداییها شکایت.
انتهای پیام