متن این یادداشت به شرح زیر میباشد؛
استاد امیرهوشنگ عباسزاده، یکی از عَلَمداران عرصه روابطعمومی
پنج سال از خاموشی چراغ پرفروغ استاد امیرهوشنگ عباسزاده، فرزانهای در عرصه روابطعمومی، میگذرد. اما یاد و خاطره ایشان و درسهای ارزشمندش همچنان در اذهان شاگردان و همکارانش نقش بسته و چراغ راه آیندگان این رشته است.
استاد عباسزاده، که بیشک از پیشگامان بومیسازی روابطعمومی در ایران به شمار میرود، به فراتر از وظایف متعارف این حوزه میاندیشید و روابطعمومی را مهندسی افکار عمومی میدانست. او با ظرافت و ژرفاندیشی، روابطعمومی را پلی دوطرفه بین مدیران و مردم میدید و بر این باور بود که این رشته باید در خدمتِ ایجادِ جامعهای اخلاقیتر و انسانیتر باشد.
قدرت بیدار افکارعمومی
در اندیشه استاد عباسزاده، افکارعمومی، قدرتی سترگ و انکارناپذیر بود. او همواره بر اهمیت توجه به افکارعمومی در تمامی تصمیمگیریها و اقدامات مدیران تاکید میکرد و معتقد بود که «به حکم صادره از افکارعمومی نمیتوان بیاعتنا بود.»
استاد، افکار عمومی را حاصل تضارب افکار و برآیند گرایشها و قضاوتهای ذهنی افراد و واحدهای اجتماعی میدانست و با اشاره به جمله ناپلئون بناپارت که «حکومت را میشود به زور سرپا نگه داشت اما برای حفظ آن باید به افکارعمومی تکیه کرد»، بر جایگاه تعیینکننده افکارعمومی در ثبات و پویایی جامعه صحه میگذاشت.
روابطعمومی؛ مهندسی انسانی افکارعمومی
استاد عباسزاده، روابطعمومی خوب را معادل با «مهندسی انسانی فکر» میدانست. او بر این باور بود که روابطعمومی باید با ایجادِ پلی اثربخش بین مدیران و مردم، زمینهسازِ تعاملاتِ اخلاقیتر و انسانیتر باشد.
در نگاه ایشان، روابطعمومی صرفاً به معنای اطلاعرسانی یکطرفه از سوی مدیران به مردم نبود، بلکه انتقالِ مشکلات و دغدغههای مردم به مدیران را نیز وظیفهای خطیر برای روابطعمومی میدانست.
میراثی گرانقدر
استاد امیرهوشنگ عباسزاده با سلوکِ نیک و تعهدِ مثالزدنی به آموزههای خویش، الگویی برای نسلهای آینده روابطعمومی ایران به یادگار گذاشت.
یاد و خاطره ایشان و درسهای ارزشمندش همواره در اذهان شاگردان و همکارانش گرامی خواهد بود و مشعلِ فروزانِ اندیشههای ایشان، راهنمایِ مسیرِ آیندگان این رشته خواهد ماند.
بهروز و روزبه عباسزاده