◽️ این بازیها و بختآزمایی نشانگر جامعۀ غیرعقلانی و فاسد هستند. آدمها بیش از آنکه انگیزه یا امیدی برای «کار یا تغییر وضعیت» داشته باشند، چشماندازشان را در بختآزمایی تعریف میکنند. «کار یا تغییر وضعیتی» که از دست خودشان خارج شده است و تنها جایی که دستشان میرسد تا حدی از عاملیت داشته باشند که در مقابل نیروهای غیرعقلانی حاکم بر زندگی و کلیت جامعه واکنشی نشان دهند، همین بختآزمایی است.
◽️ پیام سادۀ بختآزمایی و همستر کامبت این است که من نمیخواهم در این وضعیت اسفباری که هیچچیز آن معلوم نیست، باقی بمانم. میخواهم از این وضعیت خارج شوم و چون راه عقلانی برای برونشو وجود ندارد، به بختآزمایی میپردازم.
◽️ اگر ما در جامعهای باشیم که در آن مکانیسمها و روندهای اقتصادیاش غیرعقلانی باشد و آدمها بدون حسابوکتاب و تناسب معنادار بین کار و پاداش بتوانند به ثروت دست پیدا کنند، فرهنگ کار در آن جامعه ضعیف باشد و آدمهایی که کار بسیار اندکی میکنند یا هیچ کاری نمیکنند، به منابع مادی بسیاری دسترسی پیدا کنند، امکان بختآزمایی مثل شانس یک زندانی برای فرار از زندان است.
◽️ اگر بخواهیم جامعهای داشته باشیم که در آن این چیزها حذف شود، به جای سرکوب و طرد، نیازمند وضعیتی از حکمرانی هستیم که اقتصاد عقلانی باشد، فساد ساختاری نباشد، فسادهای گسترده کمتر باشند، رابطۀ معقولی بین کار و دستیابی افراد به پاداش وجود داشته باشد و امکان پولهای بیحسابوکتاب وجود نداشته باشد.
◽️◽️◽️
متن کامل این گفتوگو را در شماره ۱۷۰ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید. این شماره را از دیجیکالا تهیه کنید.