البته لذتبخش است، اما این لذت آنقدرها هم آسان به دست نمیآید. نمیخواهم کسی را بترسانم، اما کسی که میخواهد قدم در این راه بگذارد، باید بداند به تعبیر نویسندۀ زندگینامه «میکل آنژ» رنج و سرمستی را توأمان به دست خواهد آورد. رنجی همراه با سرمستی یا سرمستی توأم با رنج.
هیچچیزی را بهویژه خواندن و نوشتن را سرسری نگیرید. بار دیگر سخن نیچه را به یاد بیاوریم: «از نوشتهها همه تنها دوستار آنم که با خون خود نوشته باشند، با خون بنویس تا بدانی خون جان است. دریافتنِ خونِ بیگانه آسان نیست؛ از سَرسریخوانان بیزارم». سرَسریخوانان همان کسانی هستند که همهچیز را به گند میکشند.
لازم نیست هرچه را منتشر میشود، بخوانید. کتاب خوب بخوانید. با تأمل و دقت. کلمات را ببلعید. بنوشید. مزمزه کنید. بگذارید تلخی یا شیرینیاش در جانتان بنشیند.
◽️◽️◽️
متن کامل این یادداشت را در شمارهٔ ۱۶۹ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات بخوانید.