امام علی (ع):
«سخن را تحلیل کن، چهبسا مطلبی درست باشد ولو از منافق و چیزی نادرست باشد ولو از موم.»
در دنیای کنونی، با گسترش کمی و کیفی روزافزون رسانهها و ابزارهای ارتباطی و رسانهای و همچنین با بهره گیری از شگردها و تکنیکهای اغنایی و در بسیاری اوقات فریبنده و گمراهکننده، انبوهی از بمباران گسترده اطلاعات در غالب متن، تصویر، عصر کنونی را پیچیدهتر کرده، بهطوریکه شناخت حقیقت و واقعیتها از یکدیگر برای مخاطب دشوارتر و پیچیده شده است؛ لذا آموزشهای تخصصی جهت آگاهی و تبیین تکنیکهای رسانهای و… در شرایط جنگی و عصر تنشهای جهانی برای اهالی رسانه و مراجع رسمی خبر همچون روابطعمومیها بسیار ضروری است.
ضرورت و اهمیت آموزش رسانهها در جنگ رسانهای میتواند تأثیرات قابلتوجهی در بهبود آگاهی عمومی و تقویت مقاومت جامعه در برابر هجمههای گسترده اطلاعاتی داشته باشد.
برخی از دلایل و ضرورتهای آموزش در این زمینه:
– تقویت سواد رسانهای:
– تحلیل انتقادی: آموزش رسانهها به افراد کمک میکند تا پیامهای رسانهای را به طور انتقادی تحلیل کنند و توانایی تشخیص منابع معتبر از غیرمعتبر را پیدا کنند.
– شناسایی اطلاعات نادرست: باسواد رسانهای، افراد میتوانند اطلاعات نادرست یا فریبنده را شناسایی کرده و از انتشار آن جلوگیری کنند.
– مقابله با جنگ نرم: آگاهی از تاکتیکها: جنگ رسانهای بخشی از جنگ نرم است. آموزش رسانهها به افراد کمک میکند تا با تاکتیکها و روشهای مختلف جنگ نرم آشنا شوند و بهخوبی بتوانند با آنها مقابله کنند.
– تقویت تابآوری اجتماعی: آگاهی نسبت به ابعاد مختلف رسانه و تکنیکهای مورداستفاده باعث تابآوری جامعه و اقشار مختلف میشود و به عبارتی، تأثیر هجمههای مختلف رسانهای، خنثی یا اثرات آن کمتر خودش را نشان میدهد.
– توانمندسازی افراد: با آموزش رسانهای، افراد توانایی بیشتری برای مقابله با پیامهای منفی و تهاجمهای اطلاعاتی پیدا میکنند و در نتیجه تابآوری اجتماعی افزایش مییابد.
– تقویت روحیه مقاومت: به کمک آموزشهای رسانهای، افراد با ایجاد روحیه مقاومت، میتوانند در برابر فشارهای اطلاعاتی و تبلیغاتی ایستادگی کنند.
– حفظ امنیت روانی جامعه: باتوجهبه حجم بالای اطلاعات و جنگهای رسانهای، آموزش صحیح به افراد کمک میکند تا از نظر روانی پردازش بهتری از اخبار و رسانهها داشته باشند و به استانداردهای بهتری در زندگی اجتماعی دست یابند.
– ایجاد جامعه فعال و باهوش: آموزش تخصصی رسانهها میتواند منجر به بهبود تواناییهای تفکر انتقادی و تصمیمگیری درست در جامعه شود که در نهایت به جامعهای فعال و باهوش منجر خواهد شد.
– توسعه ارتباطات مثبت: سواد رسانهای به افراد میآموزد که چگونه ارتباطات مثبتی با دیگران برقرار کنند و در فضایی سالم و امن به تبادل اطلاعات بپردازند.
در نتیجه میتوان گفت: آموزشهای ویژه رسانهها و روابطعمومیها در جنگ رسانهای بهعنوان یکی از ارکان اصلی تقویت سواد رسانهای و تابآوری اجتماعی به شمار میرود. باتوجهبه تهدیدات مختلفی که در دنیای امروز وجود دارد، نیاز به این آموزشهای تخصصی بیشتر از همیشه احساس میشود تا جامعهای آگاه و مقاوم در برابر هجمههای رسانهای شکل گیرد.
پیوند همیشگی روابطعمومی و رسانه
باتوجهبه پیوند و ارتباط همیشگی روابطعمومی و رسانه، ضروری است که آموزشهای تخصصی در این حوزه هم موردتوجه ویژه قرار گیرد. روابطعمومیها نیز در جنگ رسانهای نقشمحوری در مدیریت اطلاعات، شکلدهی افکار عمومی و مقابله با تبلیغات منفی دارند که با استفاده از ابزارها و تکنیکهای نوین ارتباطی، آنها میتوانند به سازمان خود کمک کنند تا در شرایط ویژه جنگی ضمن جلوگیری از نفوذ اطلاعاتی، اقدامات رسانهای لازم انجام شود.
در واقع روابطعمومیها نقش حیاتی و چندوجهی در جنگ رسانهای ایفا میکنند. آنها بهعنوان پل ارتباطی بین سازمان یا نهاد متبوع خود و جامعه، وظایف کلیدی در مدیریت اطلاعات، شکلدهی افکار عمومی و مقابله با تبلیغات منفی دارند.
تکنیکها و تاکتیکهای رسانهای
با بررسی کلی و اجمالی از وضعیت بازتاب و نتیجه اقدامات رسانهای و شناخت تکنیکها و تاکتیکهای رسانهای جهت تحقق اهداف موردنظر دشمن، همچون: فراهم نمودن بسترهای جنگ، تحریم، نفوذ، تخریب، تطمیع و فریب و… میتوان دریافت که ابزار رسانه (رسمی، غیررسمی و شبکههای اجتماعی) و بهرهگیری از آن، چه تأثیرات مهمی در تحولات کنونی در سطوح جهانی و منطقهای را به همراه داشته است.
در ادامه بهخاطر اهمیت موضوع، به مواردی از تکنیکها و تاکتیکهای رسانهها اشاره میشود:
تکنیکهای رسانهای دشمن
بهطورکلی تکنیکهای خبری و رسانهای در جنگ نرم طیف گستردهای از روشها را در برمیگیرند که هدف آنها تأثیرگذاری بر در افکار عمومی و شکلدهی به ادراکات است. این تکنیکها اغلب با استفاده از ابزارهای رسانهای و انتشار اخبار بهمنظور اهداف خاص، به کار گرفته میشود.
در این مختصر بهخاطر اهمیت موضوع آموزش تخصصی به چند مورد از تکنیکهای جنگ روانی و رسانهای اشاره میشود:
– تبدیل نقاط قوت جامعه و دولت به ضعف در تبلیغات.
– تغییر درک مردم از واقعیتهای جامعه.
– اختلافافکنی بین مردم.
– اختلافافکنی بین ملت و سایر ملتها.
– دامنزدن به اختلافات داخلی.
– تضعیف اراده عمومی و روحیه مردم
– ایجاد تفرقه میان مردم و حاکمیت
– اختلال در سیستم تصمیمگیری.
– ایجاد فضای عدم اطمینان نسبت به رهبران جامعه.
– تقسیمبندی جامعه به گروههای مختلف؛ فکری، قومی، مذهبی، جنسی و…
– تحریک و ترغیب مردم به نافرمانی مدنی و اقدام علیه نظام.
– تضعیف باورهای اعتقادی مردم و ایجاد انحرافات اخلاقی.
– بزرگنمایی مشکلات.
– ایجاد تفرقه بین اقلیتهای قومی و تحریک نمودن آنان.
– تبلیغ ارزشهای نظام لیبرالیستی و سکولاریستی.
– القای چهره ضد دموکراسی از کشور و….
تاکتیکهای مهم رسانهای تأثیرگذاری
رسانهها باتکیهبر حوادث گذشته به شکلدهی افکار عمومی میپردازند و با ربط موضوعات گذشته به رویداد جاری، پیام موردنظر خود را به مخاطب القا میکنند:
– سابقه نویسی یا پیشینه نویسی: از متداولترین و پرکاربردترین تاکتیکهای رسانههای خبری است. در واقع روزنامهنگار باتکیهبر حوادث گذشته به شکلدهی افکار عمومی میپردازد و با ربط موضوعات گذشته به رویداد جاری، پیام موردنظر خود را به مخاطب القا میکند.
– تاکتیک اطلاعات سری: در این شیوه از ارائه خبر برای افکار عمومی جلوگیری شده و سعی میشود اخبار طبقهبندی شود، و هر زمان نیاز به هر قسمت خبر نمودار شد آن را ارائه کرد این تاکتیک بسیار قدیمی است و در مورد اسرار محرمانه نظامی و امور دیپلماتیک از آن استفاده میشود.
* تاکتیک نشت هدایتشونده: برخی از اخبار و اسرار حفظ میشوند و برخی دیگر با اهداف از قبل تعیین شده با زمانبندی خاص منتشر میشوند و به شیوه قطرهای و هدایتشونده ارائه میشوند در واقع آنها اطلاعاتی هستند که آگاهانه هدفگیری و ارائه میشوند.
* تاکتیک کلیبافی: در این روش از عبارات کلی، شعارها، و اصطلاحات چندمعنایی و واژگان مبهم استفاده میشود تا یک پیام، مفهوم یا دیدگاه را منتقل کند.
* تاکتیک زمانبندی: تأخیر در پخش خبر به شکلی که پیامگیر دیگر نتواند کاری انجام دهد. از جنبه اول اشتیاق مخاطب را برای شنیدن خبر از منبع موثق مهیا کرده از جنبه دوم زمینه پخش شایعات را در سطح جامعه فراهم میآورد.
* تاکتیک موجی: ریزش انواع اخبار باارزش و بیارزش تا مخاطب در آن غرق شود و نتواند واقعیتها را درک کند.
* تاکتیک ماساژ پیام: این تکنیک به فرایندی اشاره دارد که در آن یک فرد، گروه یا سازمان اطلاعات یا وقوعات را به شکلی معین تفسیر یا ارائه میدهد.
* تاکتیک حذف: قسمتهای مهمی از خبر به دلایلی ازپیشطراحیشده و هدفمند حذف میشود تا زمینه برای انتشار شایعه فراهم گردد. با حذف این اطلاعات، مخاطب یک تصویر ناقص یا منحرف از واقعیت به دست میآورد.
– تاکتیک تبخیر: بیان بخشی از خبر برای ایجاد شایعه در جامعه شایعاتی که همراه با واقعیتها پخش میشود و پیامگیر نتواند آنها را از همدیگر تشخیص دهد.
– تاکتیک بازگشتی: این تاکتیک بهمنظور جلب واکنشهایی است که از جامعه بهسوی منبع خبر مطرح میشود.
* تاکتیک دروغ بزرگ (یا استفاده از دروغ محض): در این روش پیامی را که بههیچوجه واقعیت ندارد بیان میکنند و به استراتژیای اشاره دارد که در آن یک دروغ بزرگ و آشکار با تکرار مکرر به مردم ارائه میشود.
– مبالغه: مبالغه به بزرگنمایی یا کوچکنمایی یک واقعیت، ویژگی یا اطلاعات مرتبط با یک خبر اشاره دارد.
– دستکاری آماری: دستکاری آماری به تغییر، تفسیر یا انتخاب آمار به طرزی اشاره دارد که واقعیت را نمایش ندهد یا از آن پنهان کند.
– جنجالآفرینی خبری یا «سانسیشنالیسم»: به تکنیکی اشاره دارد که در آن از عناصر شوکآور، حادثهآمیز یا اغراقآمیز برای جلبتوجه بیشتر مخاطبان استفاده میشود.
– نقل خبر از منابع ناشناخته و یا مبهم: به وقوعی اشاره دارد که یک رسانه خبری اطلاعات، دادهها یا نظراتی را ارائه میدهد بدون آنکه منبع دقیق یا مشخصی برای آنها ذکر کند.
– دستچینکردن: به تکنیکی اشاره دارد که در آن خبرنگار یا رسانه تصمیم میگیرد کدام قسمت از اطلاعات، دادهها یا مفاهیم را برجسته کند.
– درشتنمایی: در پوشش خبری به تأکید ویژه بر بخشهای خاصی از یک خبر اشاره دارد تا توجه بیشتری از مخاطبان جلب شود.
– تحریف: به ویژگیها، اطلاعات یا جزئیاتی از یک واقعیت یا خبر اشاره دارد که به شکل نادرست مطرح میگردد.
– اختفا: یک منبع غیر موثق در پشت یک منبع موثق یا استفاده از منبع موثق برای موثق شمردن یک خبر اشاره دارد که در آن رسانهها از یک منبع معتبر بهعنوان پوشش برای ارائه اطلاعاتی استفاده میکنند که اصل آن از یک منبع غیرقابلاعتماد یا غیر موثق بهدستآمده است.
– تظاهر به بیطرفی: به موضوعی اشاره دارد که رسانهها یا خبرنگاران به نظر میآیند که بیطرف نسبت به موضوع دارند، ولی در واقع یا به طور غیرمستقیم یا با استفاده از تکنیکهایی نظرات یا دیدگاههای خاصی را ترویج میکنند.
– اعلام اخبار دروغ و کشف آن توسط خود منبع: با این روش یک رسانه یا منبع خبری خود اطلاعات یا اخباری غیردقیق، نادرست یا حتی ساختگی را منتشر میکند و پس از مدتی، خود به تکذیب یا اصلاح همان اخبار پرداخته و آنها را نفی میکند.
– پاره حقیقتگویی: اشاره به ارائه تنها بخشی از اطلاعات یا واقعیتها، بهجای ارائه کامل و جامع واقعیت، اشاره دارد.
– القای نظر با استفاده از چیدن عکس: به تکنیکی اشاره دارد که در آن رسانهها از عکسهای خاصی استفاده میکنند تا یک دیدگاه، تصویر یا احساس خاصی را به مخاطب القا کنند. عکسها توانمندی دارند که فوراً واکنشها و احساسات را در مخاطبان برمیانگیزاند و به همین دلیل انتخاب و استفاده مناسب از آنها در پوششهای خبری بسیار مهم است.
– پیچیده کردن خبر برای عدم کشف حقیقت: به روشی اشاره دارد که در آن یک رسانه یا منبع خبری از اطلاعات زیاد، تکنیکهای گفتاری یا ارائه دادهها و اطلاعات به شکل پیچیده استفاده میکند تا مخاطبان را گمراه سازد یا از درک واقعیت موضوع دور کند.
– استفاده از دو خبر واقعی برای طرح یک خبر ساختگی.
– خشونت مطبوعاتی: به استفاده غیراخلاقی یا نادرست از قدرت رسانهای برای حمله، تهمت یا تضعیف در مورد یک سوژه خبری اشاره دارد.
– فوریت بخشیدن ساختگی خبر: هر خبری چه درست باشد و یا نادرست، در لحظه اول بر ذهن مخاطب تأثیرگذار است.
* پیشگوییهای مغرضانه: به نظرات یا تخمینهایی اشاره دارد که بهجای استناد به دادهها، واقعیتها یا تحلیلهای بیطرفانه بر اساس باورها، مصالح یا دیدگاههای خاص و جهتدار ساخته شدهاند.
– استفاده از شیوه طنز و فکاهی و کاریکاتور: به معنای ارائه اطلاعات، وقایع یا مسائل جاری به شکلی سرگرمکننده و گاهی نقدی برای جلبتوجه بیشتر مخاطبان.
– افزایش اعتماد: باتکیهبر نگرشها و اعتقادات مخاطب.
– تأثیرگذاری بیشتر: با بهرهگیری و هماهنگی با ارزشها و باورهای مخاطبان.
– افزایش فهم و قبول: وقتی مخاطب متوجه شود که فرستنده به نگرشها و احساسات وی حساس است، احتمالاً بیشتر به پیام توجه کند و آن را قبول میکند.
– نشاندادن یک طرف داستان: یکی از رایجترین ابزار دستکاری اخبار است. رسانهها قرار است بیطرف باشند و هر دو طرف داستان را بی جهتگیری نمایندگی کنند. ولی در عالم واقع رسانههای خبری، طرفی را میگیرند که برای آنها سودمندتر است.
– گزارش اخبار از منابع جعلی: در این روش تقریباً به نظر میرسد که اخبار به شکل و فرمی از پروپاگاندا تبدیل شده.
– استفاده انتخابی از تحقیق و آمار: هر پژوهشگری میداند نتایج تحقیقات کاملاً دقیق نیست. نتایج بر اساس دستکاری آمار، احتمالات و شانس است. بخشهایی از تحقیق را به نمایش میگذارند تا نقطهنظر خود را اثبات کنند و واکنش افکار عمومی را بسنجند.
– تحریف واقعیت: در این تکنیک در خبر تنها بخشی از واقعیت را نشان میدهند که نقطهنظرشان را ثابت کند. دروغی در کار نیست، ولی تصمیم به نادیدهگرفتن باقی ماجرا گرفتهاند.
– استفاده از نظرسنجی برای شکلدادن نظرات مردم با تعمیم آن به کل جامعه.
– منحرفکردن با داستانهای بیاهمیت: منحرفکردن افکار عمومی با موضوعی بیارزش.
– سؤالهای جهتدار: یک راه آسان در مصاحبهها برای تخریب چهره افراد مهم.
– استفاده از نقلقولهای بریده: روشی برای دستکاری نقلقولهایی با آدرس غلط.
– ترساندن: هر روز اخبار مربوط به مرگ، قتل، حادثه، تجاوز و سرقت منتشر میگردد.
– کارشناسان و منتقدان نامعلوم: این تکنیک رایجترین شیوه دستکاری اخبار بوده و چیزی جز اتلاف وقت نیست.
نتیجه کلی:
باتوجهبه شرایط کنونی در تنشهای جهانی و ذکر موارد مذکور، توجه به آموزش و تبیین مباحث ویژه رسانهای برای فعالان حوزههای رسانه، روابطعمومی و فعالان شبکههای اجتماعی (پیامرسانها و…) ضروری و اجتنابناپذیر است.