نقش این نهاد ارتباطی، دیگر صرفاً اطلاعرسانی نیست، بلکه مدیریت افکار عمومی، تولید معنا و هدایت روایتهای جمعی است.
تابآوری اجتماعی؛ مفهومی فراتر از پایداری
تابآوری اجتماعی به معنای ظرفیت جامعه برای حفظ عملکرد، معنا و انسجام در شرایط بحران است. این مفهوم، در دل خود سه مؤلفه حیاتی دارد:
1. حافظه تاریخی زخمها و زایشها
2. معنابخشی دینی و فرهنگی به رنج
3. عقلانیت اجتماعی در تصمیمات جمعی
در این میان، روابطعمومیها میتوانند این سه محور را به زبان رسانهای و در بستر شبکههای اجتماعی بازآفرینی کنند.
مسئولیتهای کلیدی روابطعمومی در پساجنگ
۱. بازسازی حافظه جمعی
روابطعمومی باید روایت ملی از پیروزی و فداکاری را در برابر روایتسازی دشمن تثبیت کند. این روایتها، شامل ایثار، همبستگی و امید، نهتنها جامعه را از انفعال دور نگه میدارد، بلکه سرمایه روانی بلندمدت برای بازسازی اجتماعی فراهم میآورد. این وظیفه، بدون تولید محتوای اصیل و روایتمحور امکانپذیر نیست. اما آنچه مهم است، این است که روابطعمومی باید روایت سازمان یا نهاد متبوع خود از فعالیتها، فرایندها و اقداماتی که در دوره بحران – مانند جنگ ۱۲ روزه یا بحرانهای اخیر – انجام دادهاند، مطرح کند. این روایت باید بر تلاشها و مجاهدتها، از خودگذشتگیها و تصمیماتی که موجب تابآوری اجتماعی مردم شده است، تأکید کند. حتی اگر مردم فعالیتهای سازمان متبوع را به طور برجسته مشاهده نکردهاند، باید حداقل کاستیها را حس نکنند.
۲. معنابخشی به رنج
تابآوری اجتماعی بدون معنا، به فرسایش روانی و کاهش مقاومت در برابر بحرانها منجر میشود. روابطعمومیها باید با بهرهگیری از منابع فرهنگی، تاریخی و اجتماعی، رنج را در قالبی که موجب رشد و ارتقای انسانی باشد، تفسیر کنند. در کنار تأکید بر ابعاد دینی، باید از مفاهیم و مفاهیم گستردهتر اجتماعی مانند همبستگی اجتماعی، استقامت و الگوهای انسانی در مواجهه با چالشها استفاده کنند. به طور مثال، در بحرانها، داستانهای الهامبخش از افرادی که در برابر سختیها ایستادهاند، میتوانند بهعنوان نمادهایی از تابآوری و استقامت اجتماعی مطرح شوند. همانطور که در جنگ تحمیلی، خانوادههای شهدا بهعنوان نمادهایی از فداکاری و مقاومت شناخته شدند، در پساجنگ نیز بازآفرینی این الگوها در تقویت تابآوری اجتماعی ضروری است. همکارانی که نقشآفرینی آنها در بحران میتواند به یک الگو بدل شود روایت شوند.
۳. هدایت عقلانیت عمومی
در دوران پساجنگ، روابطعمومیها باید بهعنوان تسهیلگران گفتوگوی مؤثر در سازمان خود عمل کنند تا به تقویت تابآوری اجتماعی کمک کنند. بر اساس نظریه کنش ارتباطی هابرماس، عقلانیت جمعی زمانی حاصل میشود که گفتوگو، شفافیت و تعامل واقعی در فضای عمومی شکل بگیرد. روابطعمومیها باید فضایی را در داخل سازمان خود ایجاد کنند که در آن تمامی اعضا و ذینفعان بتوانند نظرات و پیشنهادهای خود را به طور آزادانه بیان کنند. این فرایند میتواند به ایجاد شفافیت در سیاستها و تصمیمات سازمانی کمک کند و از این طریق، اعتماد عمومی را در دوران پساجنگ تقویت کرده و تابآوری اجتماعی را افزایش دهد. علاوه بر این، روابطعمومیها میتوانند با استفاده از رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، فرصتی برای مشارکت عمومی در بحثهای اجتماعی فراهم کنند و از این طریق، عقلانیت جمعی را در سطح جامعه ارتقا دهند.
روابطعمومی در بستر جنگشناختی
جنگ امروز، جنگ روایتهاست. در دنیای پر از شایعات و اطلاعات متناقض، دشمن با بهرهگیری از شایعهسازی چندلایه، هوش مصنوعی و بمباران خبری بهدنبال ایجاد ناامیدی و تفرقه است. در این شرایط، روابط عمومی باید سه وظیفه حیاتی را برای مخاطبان سازمان یا نهاد خود انجام دهد:
۱. حفظ روایت اول: روابط عمومی باید روایت رسمی، بهموقع، دقیق و صادقانهای از وقایع و حوادث مربوط به نهاد خود ارائه دهد تا از تحریف اطلاعات و انتقال روایتهای نادرست جلوگیری کند. ۲. مدیریت شایعات: روابط عمومی باید شایعات و اخبار نادرست درباره سازمان یا نهاد خود را شناسایی کرده و بهسرعت با پاسخهای مبتنی بر دادههای معتبر، افکار عمومی مخاطبان خود را اقناع کند و از گسترش اطلاعات غلط جلوگیری نماید. ۳. آموزش سواد رسانهای: روابط عمومی باید به مخاطبان خود در سازمان یا نهاد کمک کند تا توانایی تمایز واقعیت از جعل و دروغ را پیدا کنند و در برابر جریانهای رسانهای دشمن و اطلاعات نادرست مقاوم شوند. این اقدامات به تقویت تابآوری اجتماعی و اعتماد عمومی به سازمان یا نهاد متبوع کمک میکند و از تأثیرات منفی جنگ شناختی بر آن محافظت مینماید.
زیرساخت رسانهای روابطعمومیها
برایناساس، تحقق تابآوری رسانهای و اجتماعی در پساجنگ مستلزم موارد زیر است:
• آموزش مداوم نیروهای روابطعمومی در حوزه آیندهپژوهی و مدیریت بحران؛
• تشکیل قرارگاههای رسانهای درونسازمانی؛
• طراحی داشبوردهای رصد و پایش شبکههای اجتماعی؛
• تولید محتوای متناسب با هر فاز بحران (آرامسازی، تثبیت، بازسازی)؛
• بهرهگیری از انسان رسانهها (مردم مؤثر در فضای مجازی).
نتیجهگیری
روابطعمومیها، ستون پنهان اما اثرگذار تابآوری اجتماعی پس از جنگاند. اگر روابطعمومی در دوران بحران، صرفاً به تکذیب یا روایت رسمی محدود بماند، نهتنها اعتماد عمومی از دست میرود، بلکه صحنه روایت به دست دشمن میافتد.
اما اگر با رویکردی معناگرا، مردممحور و چندوجهی عمل کند، میتواند حافظ سرمایه اجتماعی، امید ملی و استمرار عقلانیت جمعی باشد.
به تعبیر این یادداشت، در دوران پساجنگ، روابطعمومی، نه فقط بازوی اطلاعرسانی، بلکه بازآفرین حافظه و معنا در دل بحران است.