4
امید که همگام با تغییرات اجتماعی جریان دوسویۀ ارتباط میان شهروندان با حاکمان به شکلی واقع‌بینانه نهادینه شود

چراغ‌های ارتباط را روشن نگه داریم…

  • کد خبر : 10792
  • 11 تیر 1404 - 14:04
چراغ‌های ارتباط را روشن نگه داریم…
معمولاً رسم بر این‌ است که در سالگرد تأسیس یا بزرگداشت یک نشریه، از مسیر دشوار طی‌شده در آن که طبیعتاً با گرفتاری‌ها و مشکلات عدیده‌ای نیز همراه بوده، بنویسند و از این طریق، ثبات آن در مسیر پرسنگلاخی از حیات و ممات رسانه‌ها در ایران را که عمدتاً اقتصادی و ایضاً فرهنگی از نوع سیاست‌گذاری کلان در این حوزه است، به مخاطب یادآوری کنند.

 اما نوشتن در خصوص ماهنامه‌ای تحلیلی و آموزشی که مبتنی بر سرشت و صورت علمی خود، با وقوف به همۀ این مشکلات کار خود را آغاز کرده، به نظرم چندان منطقی نیامد. نشریه‌ای که متولد شد تا بتواند با مخاطبان خود گفت‌وگویی متفاوت را آغاز کند و من در طول مدت‌زمانی که از حیات این رسانه سپری شده و اکنون به سال پانزدهمش رسیده، همیشه زبان امیدبخش و گشادۀ آن در طرح موضوعات جدید را بر هر چیز دیگری ترجیح داده‌ام؛ زیرا علم و آموزش، زبان گشودگی‌هاست و از این طریق است که می‌تواند وفادار به رسالت اصلی خود ـ یعنی شناخت واقعیت ـ افق‌هایی نو از طرح موضوعات مختلف، به‌ویژه در ارتباطات را برای دیگران رقم بزند و مجهز به نوآوری‌های حرفه‌ای، حرفی و نسیمی تازه بپراکند که به گمانم مجلۀ مدیریت ارتباطات در این امر با تمام فرازوفرودهای موجود در بستر زیست رسانه‌های کشور، اینچنین کرده و موفق و سربلند هم بوده است.

بنابراین من در ۱۵سالگی این نشریۀ وزین ترجیح می‌دهم که به سیاق آنچه گفتم و گویی خاصیت ممتاز این نشریه نیز هست، نوشته‌ام را هرچند کوتاه، کمی به سمت‌وسوی دیگر واقعیات در این عرصه نزدیک کنم و از ضرورت درک جامعۀ امروز ایران و ارتباطات در کشورمان از نمایی میدانی و نزدیک‌تر در این حوزه بنویسم؛ زیرا رسالت اصلی تمامی رسانه‌ها به‌عنوان ابزارهای ارزشمند و شاخص ارتباط، چیزی جز برقراری پیوندی اصولی، صحیح و اخلاقی میان عناصر و اجزای یک جامعه از گذشته تا حال و آینده نیست و امروز نیز بحث توسعۀ جامعه به مثابه «توسعۀ ملی» به‌عنوان یک ضرورت همگانی برای همۀ ایرانیان و به‌ویژه سیاست‌گذاران طلب می‌کند تا همه ما با نگاهی منصفانه، علمی و عقلانی به موضوع ارتباطات، آن را به فرصت و نقطۀ عزیمتی بس مهم برای توانمندسازی جامعه و توسعۀ کشور بدل کنیم.

همان‌طور که می‌دانیم با وجود آنکه سال‌ها از تدوین سیاست‌هایی برای پیشرفت کشور در قالب برنامه‌های توسعه‌ای می‌گذرد، اما دور ماندن ما از جریان ارتباطات بین‌المللی که عمدتاً ناشی از دلایل سیاسی بوده، موجب بروز نتایج و اثراتی در حوزه‌های مختلف صنعتی، تولیدی و فرهنگی شده که مواردی چون عدم جذب سرمایه‌های مالی و فنی، عدم استفاده از تجهیزات و ابزارهای نوین فناورانه و کاهش بهره‌وری تولیدی از جمله این موارد است و این در حالی است که افراد جامعه به‌دلیل استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی به‌صورت غیررسمی، به‌ویژه در حوزۀ دیجیتال، سبک و شیوۀ متفاوتی از زندگی در بیرون یا داخل کشور را مشاهده، مقایسه و گاه همذات‌پنداری می‌کنند و جالب آنکه ما هنوز موجودیت برخی از این رسانه‌های جدید را به شکل قانونی به رسمیت نشناخته‌ایم؛ رسانه‌هایی که فرصت‌های بی‌شماری را برای نوسازی شخصی و ارتباطی در اختیار افراد می‌گذارد و سیال‌بودن جریان ارتباط در این رسانه‌ها به خلق فضاهایی بدیع و نو برای ارتباط دامن می‌زند.

چنانچه در عرصۀ جهانی و در سطوح کلان، سیستم‌های فکری و فرهنگی که عمدتاً قدرت سیاسی را نیز در اختیار دارند، با درک اهمیت مفهوم توسعۀ ارتباطات به‌عنوان یکی از زیرلایه‌های مهم توسعۀ پایدار خود و موضوع توسعۀ آموزش و روابط اجتماعی در بسترهای جدید ارتباطی همچون شبکه‌های اجتماعی کوشش می‌کنند تا با پشتیبانی و استفادۀ هدفمند از این ابزار قدرتمند، افراد را مطابق با نظام معنایی خود جامعه‌پذیر کرده و نوع مواجهۀ اپیستمولوژیک و انتولوژیک آنها با جهان بیرونی را شکل دهند و از این طریق مسیر توسعه اقتصادی، فرهنگی و ملی کشورشان را هموارتر کنند.

شاید برای ما هم نخستین گام در این زمینه پذیرش این مطلب باشد که در حال حاضر منابع سنتی شناخت و هویت‌یابی دیگر قدرت بلامنازع و صرف نیستند و این بار اطلاعات و ارتباطات در یک جامعۀ تودرتو و پیچیدۀ شبکه‌ای است که تعیین‌کننده شده و به‌صورت سریع و بر مبنای سیالیت، سریعاً نظم‌های مستقر فکری و هویتی را به چالش می‌کشد؛ همان‌طور که نگاهی به نظام ارتباطات اجتماعی و فردی در ایران امروز، به‌ویژه در چند سال گذشته نیز مبین یک تحول و جابه‌جایی پارادایمی در حوزۀ هویت‌یابی جوانان و ارتباطات فردی و اجتماعی آنهاست. بستری که با گسترش اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، الگویی از «ارتباطات شبکه‌ای» را کم‌و‌بیش در بسیاری از نقاط کشور به نمایش می‌گذارد.

امیدوارم در سپهر جدید توسعۀ کشور که همراه با اصلاح رویه‌ها و بازاندیشی در سیاست‌های ناکارآمد گذشته است، سیاست‌گذار فرهنگی و کلان ما نیز ضمن همراهی و شناخت دقیق‌تر مفهوم ارتباطات برای توسعه و تقویت زیرساخت‌های فنی و فکری این حوزه، همگام با تغییرات اجتماعی تلاش بیشتری کند تا جریان دوسویۀ ارتباط میان شهروندان با حاکمان به شکلی واقع‌بینانه و نه خیال‌پردازانه عملی و نهادینه شود. به موازات آن جامعۀ دانشگاهی ما نیز با اتخاذ شیوه‌هایی نو و دور شدن از مشی و اصول جهان‌شمول این علم، فاصله‌گرفتن از نظم سلسله‌مراتبی، فرهنگ دانشگاهی و تخصص‌گرایی صرف که جملگی در پی کشف قوانین و اصولی معتبر و لایتغیر در این علم به‌عنوان چراغ راهنمای ارتباطات هدفمند و صحیح بودند تا بلکه هزارتوی روابط عاطفی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی او را نمایان و آشکار کند، پذیرای ظهور و توسعۀ پارادایمی جدید در کنار خود باشند که تلاش دارد با رویکردی EMIC و درونی و با نزدیک‌شدن به ساحت زندگی عمومی افراد جامعه، این میدان وسیع را در کشورمان بهتر ببیند و واقع‌بینانه‌تر بشناسد تا ارتباطات ما در پیوند با واقعیات، مسیری روشن از یک ایران توسعه‌یافته و سربلند را به نمایش بگذارد.

رضا لیاقتورز   کارشناس ارشد ارتباطات و رسانه

لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=10792
  • منبع : ما آنلاین

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.