در فصل یک نویسندگان به پیشینه و تعریف مفاهیم، انواع سواد در قرن جدید و رابطه رسانهها باقدرت و ایدئولوژی میپردازند. آنچه در عصر حاضر در زمینه رسانهها و فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی لازم و ضروری به نظر میرسد، بازتعریف مفاهیم و نگاهی جدید به ابزارهای رسانهای است که در این فصل مفصل به آن میپردازد.
در فصل دو تمرکز بر بازنمایی و شیوههای رایج آن است که عمدتاً معطوف به طبقه، نژاد و جنسیت است. در این فصل به نظریهها و رویکردهای گوناگون پرداخته شده و زیرسؤالبردن بازنمایی رسانههای بهویژه جریان اصلی، از دغدغههای اصلی امروز عنوان شده است. تقویت قدرت پرسشگری مخاطب چیزی است که از دید سواد رسانهای انتقادی مدنظر است.
فصل سه به موضوع مهم رابطه میان نظریه و عمل میپردازد. آنچه از دید مطالعات انتقادی همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده، نزدیککردن رابطه میان نظریه و عمل بوده است که در این فصل در زمینه انتقادی بهخوبی واکاوی و مطرح شده است. بسیاری از مراکز و اندیشههای حاکم بر سواد رسانهای عمدتاً تمرکز بر آموزش صرف دارند. این در عمل چندان دست آوردی برای مخاطبان ندارد. آنچه سواد رسانهای انتقادی را متمایز میکند، کاربردیکردن نظرات و اندیشههای انتقادی است که بخشی در تولید رسانه و محصولات رسانهای تحقق مییابد.
بر اساس چنین رویکرد عملگرایانه (پراتیک)ی، فصل چهار به یادگیری و مهارتبخشی آموزگاران و مربیان رسانه میپردازد. در این فصل به اهمیت کاربرد سواد رسانهای انتقادی در دروس تحصیلی و نحوه کاربست آن توجه شده است. این که آموزگاران و مربیان ابتدا خود از دانش لازم بهرهمند شده و یاد بگیرند که چگونه موضوعات سواد رسانهای انتقادی را در لابهلای درسهای مختلف تحصیلی بگنجانند، از اولویتهاست. کاربرد سواد رسانهای انتقادی در درسهایی مانند تاریخ، علوم، ریاضیات، ادبیات و… و حتی ورزشش از جمله اقداماتی است که در نظام آموزشی کمتر یا هرگز سابقه نداشته و در اینجا مدنظر قرار گرفته است.
امروز با گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی اخبار دروغ به یکی از مسائل مهم تبدیل شده است. چنین خبرهایی که عمدی یا بهگونهای غیرعمد تولید و نشر مییابد، ممکن است زیانهای جدی به بار آورد؛ از جمله خبرهای مربوط به محیطزیست و مشکلات تغییرات آبوهوا که یکسوی آن شرکتهای بزرگ تجاری است. این شرکتها و سیاستمداران حامی آنها میتوانند بسیاری از رسانهها را به استخدام گرفته تا با تولید و انتشار اطلاعات گمراهکننده به سود سرشاری دست یابند که به قیمت تخریب منابع طبیعی میانجامد. این فصل به این موضوع میپردازد. همچنین موضوع بیطرفی یا عینیگرایی رسانهها موضوعی است که از دیرباز ابزاری برای صاحبان رسانهها بوده که به تثبیت قدرت و وضع موجود میپرداختهاند. این بحث و نیز تقویت دمکراسی و جهان شهروندی موضوعاتی هستند که در بخش پایانی کتاب موردتوجه نویسندگان بوده است.
در مجموعه باید گفت که این کتاب با رویکرد انتقادی و آموزشیاش که وجه تمایز آن با سایر منابع سواد رسانهای است، منبعی مهم و کاربردی برای آموزگاران و مربیان مراکز آموزشی است. همچنین استادان دانشگاه و دانشجویان میتوانند از آن بهعنوان منبعی برای مطالعات انتقادی در عرصه رسانهها استفاده کنند.
ویدئو معرفی این کتاب را میتوانید از اینجا ببیند.
علاقهمندان میتوانند این کتاب را از دیجیکالا تهیه کرده و یا با شمارهتلفن ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرند.