به گزارش ما آنلاین، علیرغم اینکه شاید این واژه خاطراتی ترسناک برگرفته از تجارب زیسته را به ذهن متبادر کند، باید تصریح کرد که وب تاریک اصطلاحی صرفاً فنی است که از آن برای توصیف برخی بخشهای کمتر شناختهشدۀ اینترنت استفاده میشود.
همانطور که در کتاب «ساختن وب تاریک: مشروعیت Freenet، Tor و I2P» بهتفصیل بیان شده، عرضه و دریافت خدمات برخط در فضایی که امروزه از آن با عنوان وب تاریک یاد میشود، از آغازین روزهای پیدایش اینترنت وجود داشته و طی سالهای متأخر فقط تکامل و افزایش یافته است، اما بهسبب وجود برخی وجوه ممیزۀ فناورانه هیچگاه افکارعمومی، سیاستگذاران و رسانهها درکی صحیح از آن نداشتهاند. در نتیجه، باور غالب درباره وب تاریک مکانی مخوف در اینترنت است که مجرمان در آن به اعمالی چون پولشویی میپردازند. گروهی دیگر نیز بر این باورند که وب تاریک بخشی ویژه از اینترنت است که شرکتهای عظیم ارتباطی چون گوگل نیز یارای ورود به آن را ندارند. این دو باور نادرستاند و امر واقع پیرامون تاریکخانۀ وب بسیار فراتر از این سنخ گمانهاست.
وب تاریک، مأمنی برای اختفا و محرمانگی
بهطور خلاصه، تارنماهایی که در وب تاریک وجود دارند، مانند هر تارنمای دیگر، حاوی اطلاعاتیاند که صاحبان آنها میخواهند بهواسطۀ این امکان آن اطلاعات را به مخاطبان عرضه کنند. این تارنماها با فناوری و معیارهای مرسومِ طراحی و ساخت تارنما، مانند برنامههای میزبانی، HTML و جاوا اسکریپت، ساخته شدهاند و با مرورگرهایی مانند فایرفاکس و کروم هم میتوان از آنان بازدید کرد. تنها تفاوت بین تارنماهای حاضر در وب تاریک با تارنماهای حاضر در فضای معمول وب این است که وب تاریک فقط از طریق نرمافزارهای خاص مسیریابی شبکهای که بهمنظور ناشناس ماندن توأمان بازدیدکننده و مالک این تارنماها طراحی شدهاند، قابل دسترسی و بهرهمندی است. نشانی تارنماهای موجود در وب تاریک به پسوندهای معمول دامنههای اینترنتی مانند com. یا org. ختم نمیشود، بلکه اغلب ترکیبی مطول از حروف و عددند که با onion. یا i2p. پایان مییابند. این ترکیب، نشانی جهت شناسانده شدن این تارنماها در فضای وب تاریک به نرمافزارهایی مانند Freenet، I2P یا Tor است تا این نرمافزارهای ویژۀ مسیریابی شبکهای به اختفای هویت کاربر و میزبان چنین تارنماهایی مبادرت ورزند.
نرمافزارهای مسیریاب شبکهای، صیانتکنندۀ کاربر و میزبان
برنامهنویسی جهت تولید نرمافزارهای ویژۀ مسیریابی شبکهای از چند دهه پیش آغاز شد. در سال ۱۹۹۹ یان کلارک، دانشمند ایرلندی، در حوزۀ رایانه، Freenet را با الگوبرداری از نظام همتابههمتا طراحی و راهاندازی کرد که بر این مبنا توزیع انواع مختلف داده، نه از طریق ساختار متمرکز و اصلی اینترنت، بلکه به روشی غیرمتمرکز انجام میشود. ساختار Freenet بهگونهای است که هویت خالق یا نشردهندۀ یک فایل را از محتوای آن منفک میسازد که این کارکرد، آن را برای افرادی که میخواهند در اینترنت ناشناس بمانند یا از تارنماهای ناشناس میزبانی کنند جذاب میسازد. اندک زمانی پس از شروع به کار Freenet، پروژههای Tor و I2P نیز روشهای گوناگونی را برای ناشناس ماندن تارنماهای میزبان آزمودند و توسعه دادند. امروزه اینترنت بهطور عادی و طبیعی حاوی میلیاردها تارنماست، اما وب تاریک در قیاس با فضای عمومی اینترنت بسیار محدود و حداکثر از دهها هزار تارنما تشکیل شده است که این قلت به دلیل شاخصهای مختلف آن و همچنین موتورهای جستوجویی است که نرمافزارهای ویژۀ مسیریابی شبکهای بهطور معمول مبتنی بر آنان عمل میکنند. رسانههای جریان اصلی از میان سه نرمافزار ویژۀ مسیریابی شبکهای بهطور معمول از Tor استفاده میکنند. فیسبوک، نیویورکتایمز و واشنگتنپست از جمله رسانههاییاند که نسخۀ تارنمای خود را با شبکۀ تور متناسبسازی و فعال کردهاند. بدیهی است که این رسانهها به دنبال مخفی کردن هویت خود نیستند، اما با بهرهمندی از فناوری Anonymizing web شبکۀ تور، کاربرانشان میتوانند مخفیانه و بدون اینکه امکان دستیابی به اطلاعاتی که موجبات شناسایی آنان را از طریق تارنماهای بازدید شده میسر کند به این رسانههای جریان اصلی متصل شوند. با اینکه تور و نرمافزارهای مشابه با ارسال اطلاعات از طریق مجموعهای از رهیابها ، منبع و مقصد اطلاعات را مخفی میکنند، هرگز تضمینی قطعی برای اختفا و محرمانگی تاموتمام وجود ندارد. گفتنی است که تور به کاربران این امکان را میدهد که نهفقط بهطور ناشناس در وب تاریک سفر کنند، بلکه مرور تارنماهای عادی در فضای معمول اینترنت نیز بهواسطۀ این نرمافزار، محرمانه انجام میشود، کما اینکه استقبال از تور برای وبگردی مخفیانه در فضای معمول اینترنت بسیار فزونتر از استفاده از آن برای وبگردی در وب تاریک است.
وب تاریک در بوتۀ قضاوت افکارعمومی
با عنایت به رویکرد رسانهها در پرداختی مضطربکننده به موضوع وب تاریک، قابلدرک است که چرا افراد درباره بار معنایی واژۀ «تاریک» از منظری اخلاقی قضاوت میکنند. چراکه وقتی در رسانهای از وب تاریک سخن به میان میآید، موضوع بر اموری چون استخدام قاتل حرفهای، تبلیغات تروریستی، قاچاق انسان، بهرهکشی از کودکان، خریدوفروش سلاح و مواد مخدر و همچنین دادوستد اطلاعات مسروقه متمرکز میشود که بسیار مشمئزکننده و اضطرابآور است، اما به یاد داشته باشیم که کثیری از اعمال مجرمانه و رفتار غیرقانونی، نه از طریق وب تاریک، بلکه در فضای اینترنت عادی و معمول رخ میدهد، از تلاش برای استخدام آدمکش از طریق وبگاه کریگزلیست گرفته تا پرداخت هزینۀ تهیۀ مواد مخدر از طریق سامانۀ ِونمو. لذا، تصریح میشود مواردی چون تبلیغات تروریستی که از طریق تارنماهای فعال در وب تاریک انجام میشود، در فضای عادی و معمولی وب نیز بسیار شایع است و فقط اختصاص به آن فضا ندارد. تقلیل جایگاه وب تاریک به مکانی که صرفاً در آن جرم و جنایت اتفاق میافتد، موجب نادیده انگاشته شدن قدرت و آزادی بیان کاربر در آن میشود، مانند بهرهمندی حداکثری از موتورهای جستوجوی بدیع، حضور در شبکههای اجتماعی با قید ناشناس ماندن و حفظ حریم خصوصی، همچنین امکان نشر انواع دیدگاهها از سوی فعالان اجتماعی و مخالفان سیاسی در کشورهای فاقد آزادی بیان از طریق وبلاگنویسی. غیر از مردم عادی، حکام اقتدارگرا نیز به دلایلی دیگر از وب تاریک روگرداناند، چراکه آنان از عدم نمایش و در اختیار نداشتن اطلاعات کاربران فعال در تارنماهای وب تاریک که به عدم جستوجوی کنترلمحور و نظارت حداکثری بر کاربران منجر میشود، بهشدت نگران و خشمگیناند؛ واقعیت مهم این است که در فضای اینترنت عادی و معمولی با محدودیت اخذ آن اطلاعات مواجه نیستند که از آن جمله میتوان به ترافیک پست الکترونیکی، بازیهای برخط، خدمات پخش ویدئوهای برخط، اسناد به اشتراک گذاشته شده از طریق شرکتها یا دادههای به اشتراک گذاشته شده از طریق سرویسهای اشتراک گذارنده، مقالات علمی و گزارشهای خبری دریافتی از طریق سامانههای اشتراک پرداخت، پایگاههای تعاملی دادهها و محتوای ارسالی در شبکههای اجتماعی اشاره کرد که اطلاعات کاربران در فضای اینترنت عادی و معمول از این طرق به سهولت در اختیار صاحبان قدرت قرار میگیرد. درمجموع میتوان گفت مفهوم وب تاریک و امر جستوجو پیوندی عمیق و ناگسستنی با یکدیگر دارند، لذا به نظر میرسد برای درک بهتر مفهوم «تاریک» در وب تاریک باید از اصطلاح «به سوی تاریکی» به معنای حرکت اجزا و عناصر حوزۀ اطلاعات و ارتباطات از مسیرهای مرئی و عمومی به سمت مجاری رمزگذاری شده، خصوصی یا پنهانی بهره جست .
مدیریت فوبیای وب تاریک
این حجم از قضاوت اخلاقمدارانه از سوی افکارعمومی پیرامون وب تاریک موجب دغدغۀ توأم با هراس از وجود ناامنی در فضای وب تاریک و بیاعتمادی به مقولۀ امنیت در این فضا شده است. جهت مدیریت این فوبیا شرکتهایی چون اکسپرین تأسیس شدهاند که به فعالان در فضای برخط خدمات عرضه میکنند. این شرکت که در حوزۀ مدیریت اطلاعات و ریسک بازاریابی فعالیت میکند، بهطور مستمر در حال پایش وب تاریک است تا اگر اطلاعات مشتریانش در معرض خطر دستبرد رخنهگران اینترنتی و فروش در فضای برخط قرار گیرد، آنان را از این مسئله آگاه سازد. در مقابل، مشتریان برای بهرهمندی از این سنخ خدمات باید تمام اطلاعات شخصی خود، از نشانی پست الکترونیکی گرفته تا کد ملی، را به شرکت مذکور عرضه کنند. البته، این مشتریان باید امیدوار باشند که رخنهگران اینترنتی هیچگاه نتوانند به اطلاعات چنین شرکتهایی دست یابند، چراکه با این رخداد نامیمون و دستیابی به این اطلاعات شخصی از جانب رقبایی چون شرکت اکوئیفاکس خطر افشای این اطلاعات، بهویژه در امریکا، دور از ذهن نیست.
آنچه در پایانبندی این مقاله پیرامون موضوع وب تاریک لازم به نظر میرسد برشمردن و تأکید مؤکد بر چند فرضیۀ شایعهبنیان است، از جمله:
این فرض که جرم و جنایت در فضای برخط صرفاً در / از طریق وب تاریک انجام میشود، خطاست؛
این فرض که رفتار بزهکارانه و پرخطر و همچنین اعمال خلاف قانون صرفاً در وب تاریک رخ میدهد، باوری نادرست است؛
این فرض که محتوای موجود در وب تاریک فراتر از دسترس شرکتهای ارتباطی و موتورهای جستوجوی آنان است، اشتباه است.
تأکید بر این فرضهای ناراست و نشر و بازنشر اخبار جعلی پیرامون این مهم به نهادینه شدن هراس در افکارعمومی منجر شده، اقتدارگرایان با سوار شدن بر موج افکارعمومی فشاری مضاعف را بر شرکتهای ارتباطی جهت اعمال کنترل بر فضای وب تاریک وارد میکنند که بهطور قطع حاصل این فرایند به تهدید حریم خصوصی و تحدید آزادی بیان کاربر میانجامد.
این مطلب ترجمهای است آزاد از مقالهای با عنوان Illuminating the ‘dark web’ نوشته Robert Gehl دانشیار ارتباطات دانشگاه یوتا که در تارنمای The conversation بارگذاری شده است.
انتهای پیام