به گزارش ما آنلاین به نقل از ماهنامه «مدیریت ارتباطات»، گسترش فزایندۀ اینترنت در سه دهۀ اخیر، بسترساز انتشار وسیع، فرامرزی و بدون محدودیت اطلاعات در سراسر جهان شده است. اینترنت رسانهٔ ارتباطی و اطلاعاتی بیرقیب است و مخاطبان و کاربران آن نیز پیوسته در حال افزایش است. خصوصیت و ویژگی اینترنت سهولت انتشار مطالب و اطلاعات است. علاوهبر آن، سادگی دستیابی به انواع مختلف اطلاعات اعم از متن، صوت و تصویر و دادههای گرافیکی متنوع در فضای وب شدت یافته و این شامل مطالب مخرب و زیانبار هم میشود؛ محتواهایی که زمینهٔ سوءاستفادههای مختلف را فراهم آورده است. هرزهنگاریهای جنسی بهویژه درزمینهٔ سوءاستفاده از کودکان، ترویج خشونت و فساد، خریدوفروش مواد مخدر، درز اطلاعات خصوصی افراد و سازمانها، استفاده از اطلاعات برای اهداف تروریستی و موارد مشابه، ضرورت کنترل محتوای وب را ناگزیرساخته است. اما این کنترل و نظارت بر انتشار اطلاعات در جوامع مختلف و برحسب خطمشیهای سیاسی و فرهنگی هر جامعهای نمودهای متفاوتی داشته است. در جوامع باز، تأکید بیشتری بر سوءاستفاده نشدن از اطلاعات خصوصی افراد، جلوگیری از انتشار تصاویر جنسی کودکان، نظارت بر جرایم سازمانیافته و ممانعت از دسترسی سازمانهای تروریستی و تبهکار به اطلاعات خاص و مهم است. کنترل محتوای اینترنت در جوامع بسته فراتر از موارد فوق است و نظارت شدید و گاه فلجکنندهای بر اشاعهٔ افکار و عقاید سیاسی و اجتماعی را نیز در برمیگیرد. برای نمونه، چین که دارای بیشترین تعداد کاربران آنلاین در جهان است، بهطور گستردهای بر محتوای اطلاعات سیاسی و حتی فرهنگی و مذهبی انجام نظارت دارد و سانسور شدید بر عقاید و اندیشههای متضاد با حکومت کمونیستی چین اعمال میکند.
بحث نظارت و کنترل بر محتوای وب، چالشهای سیاسی و فرهنگی را پدید آورده است که ازجملهٔ آنها میتوان به جدل فکری مخالفان سانسور اینترنت و موافقان آن اشاره کرد. درواقع، در دهههای اخیر، بسیاری از جوامع، مشغول تنظیم مقررات و سیاستگذاری مناسب برای کنترل جرایم اینترنتی بدون خدشه به آزادیهای بنیادی شهروندان بودهاند. در مقالهٔ حاضر، سراغ چیستی و چرایی فیلترینگ اینترنت رفتهایم و در گام بعد هم دیدگاههای موافق و مخالف فیلترینگ در سطح کلان را بررسی کردهایم.
فیلترینگ در دو پرده
هرگونه مطالعه و بررسی دربارهٔ فیلترینگ اینترنت، نخست نیازمند ارائه تعریفی دقیق از «فیلتر» است. فیلتر اینترنت، نرمافزاری است که محتوایی را که کاربر اینترنت میتواند به آن دسترسی داشته باشد، محدود یا کنترل میکند. بهویژه زمانی که برای محدود کردن مطالب ارسالشده ازطریق اینترنت استفاده میشود. درواقع، نرمافزار کنترل محتوا تعیین میکند که چه محتوایی در دسترس باشد یا مسدود شود. چنین محدودیتهایی را میتوان در سطوح مختلف اعمال کرد: اصلیترین روش این است که دولت محدودیتها را در سراسر حیطهٔ مسئولیت خود اعمال کند. محدودیتهایی که یک ارائهدهندهٔ خدمات اینترنتی برای مشتریان، یک کارفرما برای کارمندان خود، مدیران یک مدرسه برای دانشآموزان، کتابخانهها برای مشترکان و بازدیدکنندگان، والدین برای رایانهٔ کودک و … اعمال میکنند، در همین زمره قرار میگیرد. انگیزهٔ فیلترینگ اینترنت اغلب جلوگیری از دسترسی به محتوایی است که دارندگان رایانه یا سایر مقامات ممکن است آن را «نامناسب» تلقی کنند. هنگامی که فیلترینگ بدون رضایت کاربر اعمال میشود، کنترل محتوا را میتوان بهعنوان نوعی «سانسور اینترنتی» توصیف کرد. بااینحال، این موضوع مدافعان پروپاقرصی نیز دارد. برای نمونه، آنها استدلال میکنند که «برخی نرمافزارهای کنترل محتوا شامل عملکردهای کنترل زمان هستند که به والدین امکان میدهد مدتِ زمانی مشخصی را برای کودکانشان برای دسترسی به اینترنت یا بازی کردن یا سایر فعالیتهای رایانهای تعیین کنند.» در برخی کشورها، چنین نرمافزارهایی در همهجا وجود دارد. در کوبا یا چین، اگر کاربر رایانه در یک کافینت، واژههای خاصی را تایپ کند، پردازشگر کلمه یا مرورگر وب بهطور خودکار بسته شده و هشدار «امنیت دولتی» داده میشود.
اصطلاحشناسی
اصطلاح «کنترل محتوا» در مواردی توسط سیانان، نیویورکر، سان فرانسیسکو کرونیکل و نیویورک تایمز استفاده میشود. بااینحال، چندین اصطلاح دیگر ازجمله «نرمافزار فیلتر محتوا»، «سرورهای پراکسی فیلتر»، «دروازههای وب امن»، «سانسورافزار»، «امنیت و کنترل محتوا»، «نرمافزار فیلترینگ وب»، «نرمافزار سانسور محتوا» و «نرمافزارهای مسدودکنندهٔ محتوا» نیز مورد استفاده قرار میگیرند. شرکتهای تولیدکندۀ محصولاتی که بهصورت گزینشی وبسایتها را مسدود میکنند، به این محصولات تحت عنوان سانسورافزار اشاره نمیکنند و عباراتی مانند «فیلتر اینترنت» یا «فیلتر URL» را ترجیح میدهند. دلیل این نوع بازی با کلمات یا اصطلاحات در این حقیقت نهفته است که چنین شرکتهایی از برچسب «سانسورگر اینترنت» هراس دارند و از این طریق بهدنبال عادیسازی پدیدۀ گزینش محتوا هستند. درمورد نرمافزارهای تخصصی هم که بهطور خاص برای نظارت والدین بر فرزندانشان طراحی شدهاند، از اصطلاح «نرم افزار کنترل والدین» استفاده میشود. برخی محصولات، تمام وبسایتهای مشاهدهشدهٔ کاربران را ثبت میکنند و آنها را بر اساس نوع محتوا برای گزارش دادن به «شریک پاسخگویی» (accountability partner) رتبهبندی میکنند. فیلترهای اینترنت، نرمافزار کنترل والدین یا نرمافزار پاسخگویی نیز ممکن است در قالب یک محصول ترکیب شوند. بااینحال، کسانی که منتقد چنین نرمافزارهای هستند، از اصطلاح طعنهآمیز «سانسورافزار آزادانه» (censorware freely) استفاده میکنند. استفاده از اصطلاح سانسورافزار در نوشتههایی که از سازندگان چنین نرمافزارهایی انتقاد میکنند، امری رایج است و انواع و کاربردهای مختلفی را در بر میگیرد: «شنی جاردین» در سرمقالهٔ 9 مارس 2006 خود در نیویورک تایمز، از این اصطلاح برای اشاره به بهرهگیری پکن از نرمافزارهای فیلترینگ ساخت ایالات متحده برای سرکوب محتوا در چین استفاده کرد. در همان ایام، یک دانشآموز دبیرستانی این اصطلاح را برای بحث دربارهٔ استقرار چنین نرمافزاری در مدرسه خود بهکار برد. بهطور کلی، روزنامههای سنتی از اصطلاح سانسورافزار در گزارش خود استفاده نمیکنند. در عوض، ترجیح میدهند اصطلاحات کمتربحثبرانگیزی مانند «فیلتر محتوا»، «کنترل محتوا» یا «فیلتر وب» را به کار برند. روزنامههای نیویورک تایمز و والاستریت ژورنال معمولاً از هر دو رویه پیروی میکنند. رسانههایی مانند گاردین، خطمشی مشخصی در این باره ندارند و اصلاح مورد نظر نویسندگان خود را تغییر نمیدهند.
انواع فیلترینگ
فیلترها را میتوان به روشهای مختلف پیادهسازی کرد: توسط نرمافزارها بر روی رایانه شخصی، از طریق زیرساخت شبکه مانند سرورهای پروکسی و سرورهای دیاناس یا فایروالهایی که دسترسی به اینترنت را ممکن میکنند. بااینهمه، هیچکدام از این روشها بهتنهایی فیلترینگ را کامل کنند. بنابراین، اکثر شرکتها ترکیبی از فناوریها را در راستای سیاستهای خود و برای دستیابی به کنترل محتوای مناسب، به کار میگیرند.
فیلترهای مبتنی بر مرورگر
فیلتر مبتنی بر مرورگر، کمحجمترین راهحل فیلتر محتوا است و ازطریق یک برنامه افزونۀ مرورگر ثالث پیادهسازی میشود.
فیلترهای ایمیل
فیلترهای ایمیل، بر اطلاعات موجود در متن نامه، در سرعنوانهای ایمیل مانند فرستنده و موضوع، و پیوستهای ایمیل برای طبقهبندی، پذیرش یا رد پیامها اعمال میشوند. همچنین استفاده از فیلترهای «اسپم بیزی» (Naive Bayes spam filtering)، که نوعی فیلتر آماری هستند، معمول و رایج است. در این روش از دستهبندیکنندهٔ «نایو بیز» (Naive Bayes) برای تشخیص ایمیلهای اسپم استفاده میشود. هر دو فیلتر مبتنی بر مشتری و سرور در دسترس هستند.
فیلترهای سمت کاربر
این نوع فیلتر بهصورت نرمافزاری بر هر رایانهای که نیازمند فیلتر است، نصب میشود. این فیلتر معمولاً توسط هر کسی که دارای سطح دسترسی مدیر سامانه (administrator-level privilege) است، قابل مدیریت، غیرفعال یا حذف شدن است.
آیاسپیهای محدود به محتوا (یا فیلتر شده)
آیاسپیهای محدود به محتوا، ارائهدهندگان خدمات اینترنتی هستند که بهصورت انتخابی یا اجباری فقط به بخشی از محتوای اینترنت دسترسی دارند. هرکسی که مشترک این نوع خدمات باشد، مشمول محدودیتهایی است. از این نوع فیلترها میتوان برای اجرای کنترل دولتی، نظارتی یا والدین بر مشترکان استفاده کرد.
فیلترینگ مبتنی بر شبکه
این نوع فیلتر در لایهٔ انتقال (transport layer) در مقام یک پروکسی شفاف (Transparent proxy) یا در لایهٔ کاربرد (application layer) در قالب یک پروکسی وب (web proxy) پیادهسازی میشود. کارکرد نرمافزار فیلترینگ ممکن است با هدف پیشگیری از دست دادن دادهها، فیلتر کردن اطلاعات خروجی و ورودی باشد. همهٔ کاربران، مشمول خطمشی دسترسی تعریفشدهای هستند که مؤسسه تعیین میکند. فیلتر را میتوان سفارشی کرد. بنابراین، کتابخانه دبیرستان میتواند مشخصات فیلتر متفاوتی نسبت به کتابخانه دبستان داشته باشد.
فیلترینگ مبتنی بر دیاناس
این نوع فیلتر در لایه دیاناس اجرا میشود و تلاش میکند تا از جستوجوی دامنههایی که با مجموعهای از سیاستها (اعم از کنترل والدین، دولتها یا قوانین شرکت) مطابقت ندارند، جلوگیری کند. چندین سرویس رایگان عمومی دیاناس، گزینههای فیلتر را بهمثابهٔ بخشی از خدمات خود ارائه میدهند. از حفرههای دیاناس مانند Pi-Hole نیز برای این منظور استفاده میشود.
فیلتر موتورهای جستوجو
بسیاری از موتورهای جستوجو مانند گوگل و بینگ به کاربران این امکان را میدهند که فیلتر ایمنی را روشن کنند. در هنگام فعال شدن فیلتر ایمنی، لینکهای نامناسب در تمام نتایج جستوجو فیلتر میشود. منتها اگر کاربران نشانی یوآرال وبسایتهای دارای محتوای صریح یا بزرگسال را بدانند، میتوانند بدون استفاده از موتور جستوجو به آن محتوا دسترسی داشته باشند.
دلایل فیلترینگ
اگرچه اینترنت ذاتاً امکان مسدود کردن محتوا را فراهم نمیکند، محتوای زیادی در اینترنت وجود دارد که مثلاً مناسب کودکان نیست. بسیاری از محتواها مثل بازیها و فیلمها مختص بزرگسالان است.
ارائهدهندگان خدمات اینترنتی (آیاسپیها) که محتوای حاوی هرزهنگاری یا محتوای بحثبرانگیز مذهبی، سیاسی یا خبری را در مسیر مسدود میکنند، اغلب توسط والدینی مورد استفاده قرار میگیرند که به فرزندانشان اجازه نمیدهند به محتوایی که با اعتقادات شخصی آنها مطابقت ندارد دسترسی پیدا کنند. بااینحال، نرمافزار فیلتر محتوا را میتوان برای مسدود کردن بدافزارها و سایر محتوایی که حاوی موضوعات خصمانه، آزاردهنده یا رنجشآور هستند، استفاده کرد. مسدودسازی ابزارهای تبلیغاتی مزاحم، هرزنامهها، ویروسهای رایانهای، کرمها، اسبهای تروجان، نرمافزارهای جاسوسی و نظایر اینها با نرمافزارهای فیلتر محتوا ممکن میشود.
اکثر نرمافزارهای کنترل محتوا برای سازمانها یا والدین عرضه میشوند. منتها، در مواردی نیز برای تسهیل خودسانسوری به بازار عرضه میشوند. این نرمافزارها برای افرادی دارای اعتیاد به پورنوگرافی آنلاین، قمار، اتاقهای گفتوگو مناسب است. برخی نیز ممکن است از نرمافزارهای خودسانسوری برای جلوگیری از مشاهده محتوایی که غیراخلاقی، نامناسب یا صرفاً منحرفکننده تلقی میشوند، استفاده کنند. تعدادی از محصولات نرمافزارهای کنترل و نظارت، در قالب نرمافزار خودسانسوری یا پاسخگویی به بازار عرضه میشوند. رسانههای مذهبی بیش از دیگران چنین ابزارهایی را تبلیغ میکنند.
خطاهای فیلترینگ
مشکل اسکانثورپ و انسداد بیش از حد
استفاده کردن از فیلتری که در فیلتر کردن شدت عمل غیرضروری نشان میدهد یا به محتواهای غیرسانسوری برچسب نادرست بزند، منجر به انسداد یا سانسور بیش از حد میشود. مسدود کردن بیش از حد، احتمالاً به مشکل «اسکانثورب» (Scunthorpe problem) ختم میشود. مشکل اسکانثورپ مسدود کردن ناخواسته وبسایتها، نامههای الکترونیکی، ارسالهای فرومها یا نتایج جستوجو با فیلتر هرزنامه یا موتورهای جستوجو است. این در حالی است که چنین متنهایی حاوی رشتهای از حروف است که به نظر میرسد معنایی ناپسند یا غیرقابل قبول دارند. نامها، اختصارات و اصطلاحات فنی تحت تأثیر این مسئله هستند.
این مشکل از آنجا بهوجود میآید که رایانهها قدرت و امکان شناسایی رشتههای متن در اسناد را دارند، اما تفسیر نوع این کلمات نیازمند داشتن توانایی قابل توجهی در تفسیر طیف گستردهای از زمینهها و احتمالاً در بسیاری از فرهنگها است که بیتردید کاری بسیار دشوار است. درنتیجه، پروتکلها و قوانین گستردهٔ مسدودکننده ممکن است بهصورت کاذب عمل کنند. برای مثال، اطلاعات مربوط به سلامت ممکن است ناخواسته همراه با مطالب مرتبط با پورنوگرافی فیلتر شوند.
مسئولان فیلترینگ ممکن است با پذیرش بیش از حد مسدود کردن برای جلوگیری از هرگونه خطر دسترسی به وبسایتهای نامطلوب، مرتکب اشتباه شوند. علاوهبر این، مسدود کردن بیش از حد ممکن است کاربران را تشویق کند که فیلتر را بهطور کامل دور بزنند.
مسدودسازی کمتر از حد (Underblocking)
هر لحظه، موضوعات جدیدی به اینترنت افزوده میشود و محتوای صفحههای وب نیز تغییر میکند. درصورتِ تغییر محتوا، باید فهرست فیلترها نیز تغییر کند که کاری بسیار دشوار است. با این که تولیدکنندگان فیلترها در مقاطع خاصی دست به بهروزرسانی محصولات خود میزنند، هرگز نمیتوانند فاصلهشان با پیشرفت خیرهکننده فضای شبکهای و محتوای آن را تنظیم کنند. الگوریتمهای مورد استفاده برای شناسایی محتوای غیرمجاز ناقص و نابسنده هستند. برای مثال، اگر در یک حوزه اصطلاحها یا کلیواژههای جدیدی رایج شوند، تا زمان شناسایی و اضافه شدنشان به فهرست فیلترها، بهاندازهٔ کافی در دسترس همگان قرار میگیرند و تأثیرشان را خواهند گذاشت.
درنهایت، بسیاری از وبسایتهای غیرمجاز، دارای نامهای دامنهای مشابه با وبسایتهای معتبر هستند. برخی وبسایتهای غیرمجاز فقط در پسوند نام یعنی « net، gov، com » و امثال آن با یک وبسایت مجاز متفاوتاند. اگر فیلتر مورد نظر نتواند این دو را از یکدیگر تفکیک کند، یا باید برای دسترسی به وبسایت مجاز از دسترسناپذیرکردن سایت غیرمجاز صرفنظر کند، یا اینکه مانع دسترسپذیری وبسایت مجاز شود.
اخلاق و اعتقاد
بسیاری از افراد با فیلتر کردن دیدگاههای اخلاقی یا سیاسی مختلف ازجانب دولت مخالفاند و باور دارند که چنین رویکردی ممکن است به حمایت از پروپاگانداهای دولت تبدیل شود. نزد بسیاری نیز غیرقابل قبول است که یک آیاسپی، چه بر اساس قانون و چه به انتخاب خود آیاسپی، بدون اینکه به کاربران اجازهٔ غیرفعال کردن فیلتر در اتصالات خود را بدهد، چنین نرمافزارهایی را مستقر کند. در ایالات متحده، بر اساس اولین متمم قانون اساسی، سانسور اجباری اینترنت جرمانگاری شده است.
اقدامات حقوقی
در سال 1998، یک دادگاه منطقهای فدرال در ویرجینیا در جریان پروندهای موسوم به «لودون»، علیه هیئتامنای کتابخانه این شهر حکم داد. ازنظرِ دادگاه، فیلترینگ اجباری در یک کتابخانه عمومی، متمم اول قانون اساسی را نقض میکند. در سال 1996، کنگرهٔ ایالات متحده، قانون «نجابت ارتباطات» (Communications Decency Act) را تصویب کرد که طبق آن اعمال قبیح و بیشرمانه در اینترنت ممنوع است. گروههای آزادی مدنی، بر اساس متمم اول قانون اساسی آمریکا، قانون نجابت ارتباطات را زیر سؤال بردند و در سال 1997 هم دیوان عالی به نفع آنها رأی داد. بخشی از استدلال گروههای آزادی مدنی، بهویژه گروههایی مانند «بنیاد مرز الکترونیک»، این بود که اگر والدین بخواهند وبسایت خاصی را مسدود کنند، میتوانند از نرمافزار فیلتر محتوای خود استفاده کنند و دخالت دولت غیرضروری است. در اواخر دهه 1990، گروههایی مانند پروژهٔ جنگ علیه سانسور، شروع به مهندسی معکوس نرمافزار کنترل محتوا و رمزگشایی لیستهای سیاه کردند تا مشخص کنند که این نرمافزار چه نوع وبسایتهایی را مسدود کرده است. چنین اقدامی سرانجام منجر به نقض توافقنامه مجوز کاربر نهایی «سایبر پاترول» (Cyber Patrollicense agreement) شد. آنها دریافتند که چنین ابزارهایی بهطور معمول وبسایتهای بدون مشکل را مسدود میکنند، درحالیکه نمیتوانند مانع از دسترسی به اهداف مورد نظر شوند.
برخی شرکتهای ارائهدهندهٔ نرمافزار کنترل محتوا با این ادعا که معیارهای فیلترینگشان با بررسی دستی فشرده پشتیبانی میشود، به این انتقاد پاسخ دادهاند. ازسوی دیگر، مخالفان این شرکتها استدلال میکنند که بررسیهای لازم به منابعی بیش از آنچه این شرکتها در اختیار دارند، نیاز دارد و بنابراین ادعایشان معتبر نیست. «انجمن سینمایی آمریکا« یا «انجمن تصاویر متحرک آمریکا» (Motion Picture Association of America)، که متشکل از پنج استودیوی بزرگ فیلمسازی جهان (والت دیزنی، پارامونت پیکچرز، یونیورسال استودیوز، برادران وارنر، سونی پیکچرز ) و سرویس استریم نتفلیکس است، موفق شد با گرفتن رأی دادگاهی در بریتانیا، آیاسپیها را وادار به استفاده از نرمافزارهای کنترل محتوا برای جلوگیری از نقض حق چاپ توسط مشترکان خود کند.
سانسور مذهبی، ضددینی و سیاسی
در حال حاضر تردیدی وجود ندارد که بسیاری از انواع نرمافزارهای کنترل محتوا، وبسایتها را بر اساس تمایلات مذهبی و سیاسی دولتها و صاحبان شرکتها مسدود میکنند. برای مثال، میتوان به مسدود کردن چندین وبسایت مذهبی، بسیاری از وبسایتهای سیاسی و وبسایتهای مرتبط با همجنسگرایی اشاره کرد. «ایکساستاپ» (X-Stop) وبسایتهایی مانند «ژورنال ملی قانون جهتگیری جنسی« و «بنیاد هریتیج» را مسدود کرده است. «سایرسیتر» (CYBERsitter) نیز مسئول انسداد وبسایتهایی مانند «سازمان ملی زنان» بوده است. «نانسی ویلارد»، محقق و وکیل شناختهشده، خاطرنشان کرد که بسیاری از مدارس و کتابخانههای دولتی ایالات متحده از همان نرمافزار فیلترینگی بهره میگیرند که بسیاری از سازمانهای مسیحی استفاده میکنند. مشخص شده است که سایبرپاترول نهتنها سایتهای سیاسی، بلکه سایتهای حقوق بشری مانند صفحه اسرائیل در وبسایت عفو بینالملل و همچنین وبسایت دیگر سازمانهای حقوق بشری حامی وضعیت کودکان و آوارگان فلسطینی را مسدود میکنند.
برچسبگذاری محتوا
برچسبگذاری محتوا (Content labeling) ممکن است شکل دیگری از نرمافزار کنترل محتوا در نظر گرفته شود. در سال 1994، «انجمن رتبهبندی محتوای اینترنتی» (Internet Content Rating Association)، که اکنون بخشی از مؤسسهٔ ایمنی آنلاین خانواده است، یک سیستم رتبهبندی محتوا برای ارائهدهندگان محتوای آنلاین ایجاد کرد. یک مدیر با استفاده از پرسشنامهای آنلاین، ماهیت محتوای وبسایت خود را توصیف میکند. در ادامه فایل کوچکی تولید میشود که حاوی خلاصهای فشرده و قابل خوانش رایانهای از این توضیحات است که برای نرمافزارهای فیلتر محتوا نیز جهت مسدود کردن یا اجازهدهی به آن سایت کاربرد دارد. برچسبهای انجمن رتبهبندی محتوای اینترنتی در قالبهای گوناگونی عرضه میشوند.
محصولات و خدمات
فناوری فیلتر کردن محتوا به دو شکل عمده در دسترس است: «فایروال سطح کاربرد» و «بازرسی ژرف بستهها».
فایروال سطح کاربرد (Application-level gateway)، که سرویسدهندهٔ پروکسی نیز نامیده میشود، واسطی بین یک ابزار بیسیم و شبکهٔ محلی بههمراه سرویسهای موجود در آن است. هدف این واسط، فراهم کردن مکانیزمی است که به کاربران اجازه میدهد برای هر شبکه، یک پیکربندی ثابت و واحد را به کار ببرند. فایروال سطح کاربرد از سرویسهای مسیردهی که بهصورت محلی مورد نیاز سرویسهای موجود در شبکه هستند، محافظت میکند. بازرسی ژرف بستهها (Deep packet inspection) یک نوع فیلتر بستهها در شبکههای رایانهای است که علاوه بر بخش هدر، بخش دادههای بستهها را نیز برای بررسی وجود اطلاعات نامناسب بررسی میکند. چنانچه بسته مجاز شناخته شود، از فیلتر عبور میکند و در غیراینصورت بسته به مسیر دیگری ارسال میشود یا برای جمعآوری اطلاعات آماری و بررسی ذخیره میشود.
این مطلب نوشته رابرت فرس و نارت ویلنوو با ترجمه و تلخیص محسن محمودی در شماره ۱۵۷ «ماهنامه مدیریت ارتباطات» منتشر شد. شماره ۱۵۷ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» را میتوانید از دیجیکالا سفارش دهید.