بحران گفتگو از فردا تا امروز!
این روند به شکل آشکاری خطر فرسایش ارتباط، بحران ناترازی ارتباطات انسانی، کاهش ارزش روابط انسانی و کاهش رشد عاطفی ما را به همراه دارد. دستگاههای دیجیتال آینده به فضاهای خانوادگی و سازمانها در حوزههای گوناگون صنعتی و خدماتی امروز نفوذ کردهاند و منجر به کاهش زمان باکیفیت و تعاملات معنادار شدهاند. تحقیقات و مطالعات اخیر نشان داده که کاهش همدلی و هوش هیجانی، دشواری در خواندن نشانههای اجتماعی و زبان بدن و افزایش اضطراب و ناامنی در روابط اجتماعی بخش لاینفک پیامدهایی این پدیده نوظهور هستند.
فضای مجازی، به قیمت ازدستدادن ارتباطات عمیقتری که همه انسانها به آن نیازمندند، شبکههای ارتباطی سطحی ما را گسترش داده و بهصورت جهشی به آن دامن میزنند. روابطعمومیها در سازمانها و ما در اجتماع پیرامون، شخصیتهای آنلاین سازمان را شکل میدهیم، به آن هویت مصنوعی میدهیم و به مدیریت ارتباطی و دوستیهایمان از طریق لایکها، اشتراکگذاریها و تعاملات کوتاه عادت میکنیم. این پدیده نوظهور باعث شده جامعه با بحران ناترازی ارتباطی و چالشهایی همچون؛ دشواری در حفظ دوستیهای عمیق و معنادار، افزایش اضطراب اجتماعی و ترس از آسیبپذیری و کاهش توانایی در مدیریت تعارض و اختلافها روبرو شود.
تجویز راهبردی
بازپسگیری گفتگو با متدولوژی Backcasting بهعنوان یک طرحی راهبردی تصور آینده در امروز است. برای بازپسگیری گفتگوی معنادار، باید آسیبپذیریهای خود در برابر فناوریهای عصر ابر هوش مصنوعی آینده را بشناسیم و محیطها و عادات خود را برایناساس طراحی کنیم. استراتژیهای ارتباطی روابطعمومی بحران برای به بازپسگیری گفتگو باید با بهتصویرکشیدن آینده مطلوب و تبدیل آن به یک مزیت در حال تبدیل شود.
برای کاهش آسیبپذیریهای اجتماعی بهویژه در بخش صنعت، باید در روابطعمومی از متد Backcasting به شکلهای مختلفی برای بهبود استراتژیها، پیامها و ارتباطات سازمانی استفاده، مدیریت و ارائه شود. با تمرکز بر روی آینده مطلوب و شناسایی گامهای لازم برای رسیدن به آن، روابطعمومی میتواند به یک ابزار قدرتمند در مدیریت برند و تقویت ارتباطات بحران زدا تبدیل شود.
فرض کنید یک شرکت محصولی معیوب را به بازار عرضه کرده و میخواهد بعدازاین بحران به موقعیت قبلی خود بازگردد و تا سال ۲۰۲۶ اعتماد عمومی را بازسازی کنید. این شرکت قبل از هر چیز باید آینده مطلوب بازآفرینی اعتماد را برای خود به تصویر بکشد. در مسیر بازگشت از آینده و با تحلیل بحران فعلی به بررسی دلایل بروز بحران و واکنش اولیه عموم بپردازد و با اتخاذ استراتژیهای اصلاحی یک برنامه شفاف و صداقتمحور برای اطلاعرسانی به مشتریان در مورد اقدامات اصلاحی و ارسال عذرخواهی عمومی طراحی کند. با تعامل با مشتریان رویدادهای مشاورهای را برگزار و از مشتریان برای نشاندادن تلاش شرکت در جهت بهبود، درخواست بازخورد کند و نهایتاً با پیگیری رویههای بازسازی تصویر برند و بررسی نتایج در ارتباط با اعتماد مشتریان بر بازخوردها نظارت کند.
در توسعه نظام ارتباطات خود، بهجای قانون طلایی، قانون پلاتینی را در شبکهسازی اعمال کنیم و با دیگران همانطور رفتار کنیم که آنها میخواهند با آنها رفتار شود! درحالیکه قانون طلایی پیشنهاد میکند با دیگران همانطور رفتار کنیم که میخواهید با شما رفتار شود.
با تمرکز بر ترجیحات دیگران و تطبیق با آنها، روابطعمومیها میتوانند تجربیات شبکهسازی هم تراز مثبتتر و سازندهتری برای خود و کسانی که با آنها تعامل دارند ایجاد کنند.
روابطعمومی میتواند برای غلبه بر بحران ناترازی ارتباطات صنعت، راهبرد مؤثر شبکهسازی را پیادهسازی کند: متد Backcasting در روابطعمومی به سازمانها کمک میکند تا به طور واقعگرایانهتری به اهداف خود برسند و استراتژیهای مؤثرتری برای ارتباط با ذینفعان و مدیریت تصویر برند طراحی کنند. مثلاً در سهماهه آینده در دو رویداد صنعتی شرکت کنیم و با چند تماس جدید با مخاطبان و ذینفعان نفوذمند در هر کدام مکالمات معناداری داشته باشیم. هر ماه با پنج مشتری موجود ارتباط خود را تازهسازی و پیگیری کنیم تا روابط خود را توسعه و پرورش دهیم. در یک تشکیلات و انجمن فراسازمانی حرفهای داوطلب شویم تا شبکه خود را در یک محیط ساختاریافته گسترش دهیم. با درنظرگرفتن نیازهای انواع شخصیتهای متنوع، برنامهریزان رویداد میتوانند فرصتهای شبکهسازی فراگیرتر و مؤثرتری برای همه ایجاد کنند. با تعیین و کار بر روی اهداف «نتیجهای» خاص، روابطعمومیها میتوانند به طور سیستماتیک مهارتهای شبکهسازی خود را بهبود بخشند و روابط حرفهای ارزشمندی را به روشی که احساس اصالت و همدلی را در سازمان و مخاطبان ایجاد کند، بسازند…