به گزارش ما آنلاین، خوششانس اگر بودیم و صبح زود از جلو دکۀ روزنامهفروشی میگذشتیم، فرصت دیدن همۀ تیتر یکها و صفحههای اول روزنامهها را داشتیم. روزهای آخر سال هم باید روزنامههای مورد علاقهمان را هر روز میخریدیم مبادا از خواندن ویژهنامه نوروزیشان محروم شویم. اما حالا از نیمهشب که میگذرد، اگر شبزندهدار باشی و هوس روزنامه خواندن به سرت بزند، میتوانی با ماگ چای یا فنجان قهوه پشت لپتاپ بنشینی، سری به جار یا پیشخوان* بزنی، تیترها و صفحه یکها را مرور و روزنامۀ مدنظرت را انتخاب کنی و بخوانی. دیگر لازم نیست تا ۷ صبح فردا منتظر باشی تا ببینی کیهان در ستون «گفتوشنود» یا «اخبار ویژه»اش چه کسی را نواخته یا روزنامۀ جمهوری اسلامی در ستون «جهت اطلاع» به خاطر کدام رویکرد خلاف اصول نظام رگ گردنش ورم کرده است! دیگر نیازی به ایستادن جلو دکۀ روزنامهفرشی هم نیست؛ قبل از اینکه از خواب بیدار شویم سایتهای خبری و تحلیلی روزنامهها را بهجای ما تورق کرده و خواندهاند و مطالب ویژه و برگزیدهاش را خلاصه و همچون هلوی پوستکنده آمادۀ بلعیدن ما کردهاند. حالِ خواندن آنها را هم که نداشته باشی، ورژن کپسولشدهاش را در اغلب کانالهای تلگرامی خبری میتوانی بخوانی. دیگر چه نیازی به خواندن کل یک روزنامه است وقتی همهچیز شستهرفته و خلاصهشده آماده است و اصلاً لازم نیست تا روزنامهفروشی هم گز کنیم!
از شما چه پنهان من هم از همین قماشم! اغلب، شبها روزنامهها را روی سایتهای اینترنتیشان میخوانم و اگر فرصت نشود، فردا در سایتهایی مانند خبرآنلاین و انتخاب و تابناک گزیدههایشان را میخوانم. بالغ بر ۹۰ درصد روزها هم مطلب خاصی را جا نمیاندازم. نه به خاطر اینکه قرائت این سایتها و گزینششان در انتخاب مطالب مهم و تلخیصشان صددرصد با سلیقهام همخوان باشد، بلکه به این دلیل که روزنامهها بیرنگوروتر از قبل شدهاند و کمتر مطلب تولیدی ویژه دارند. فارغ از تیترها و لیدهایشان که بازتاب سلیقه و گرایش رسانه است، متن گزارشهای پوششی، غالباً همانهاست که در خبرگزاریهای دیروز آمده! چون خبرنگاران روزنامهها کمتر به خودشان زحمت میدهند روایت خودشان از یک مراسم را بنویسند و عموماً همان نقل قولها در خبرگزاریها را کپیپیست و در مواردی بازنویسی و با نام خودشان منتشر میکنند!**
میماند ویژهنامهها و مجلههای قطوری همچون مهرنامه که یا با تأخیر روی سایتهایشان قرار میگیرند یا اصلاً انتشار اینترنتی ندارند، که برای دیدن آنها هم اگر دندان سر جگر بگذاریم، چند روز بعد از انتشارشان میتوانیم گزیدهای از مصاحبههایشان را در سایتها بخوانیم، کما اینکه شاید مجموع کلیک مصاحبۀ اخیر سیدعماد خاتمی با «صدا» در سایتها بیش از تیراژ انتشار این هفتهنامه باشد.
دلم به کاغذ خوشه، چشم به لپ تاپ
لذت خواندن روزنامه قبل از چاپ را حدود یک دهه است که میتوان چشید. قبلاً اگر خبرنگار روزنامه یا حتی سردبیر هم صفحهای را میبست و امضای آخر مدیرمسئول هم پای کار بود، باز باید تا صبح فردا منتظر میماند تا خروجی کار را ببیند.
لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=3414