به گزارش ما آنلاین، علی ملکعباسی در یادداشتی که در اختیار این رسانه قرار داده است، خطاب به مدیران و انجمنهای بینالمللی حوزه روابط عمومی و ارتباطات به اهمیت علوم شناختی پرداخته است و تاکید میکند که در عصر حاضر دولتها از علوم و فناوریهای شناختی استقبال بسیاری میکنند و انتظار میرود علوم و فناوریهای شناختی در تعامل با سایر فناوریهای همگرا، همچون فناوری اطلاعات به ارتقای کیفیت زندگی، تسکین یا درمان آسیبهای مغزی و استفاده بهینه از ذهن و قوای فکری انسان، بیانجامد.
در ادامه مشروح این یادداشت را میخوانید:
عالی جناب، ریاست محترم انجمن بین المللی روابط عمومی (IPRA)
عالی جناب، ریاست محترم انجمن جهانی ارتباطات (WCFA)
عالی جناب، آقای ماکسیم بهار رئیس هیات مدیره و مدیرعامل (M3) گروه ارتباطات
سرکارخانم لیندا توماس بروکس،مدیراجرایی انجمن روابط عمومی امریکا (PRSA)
با اهدای سلام، 17 می2023 سالروز جهانی ارتباطات و روابط عمومی را خدمت جنابعالی تبریک عرض مینمایم و از این فرصت اجازه میخواهم طرحی را در حوزه علوم و دانشهای همگرا (NBIC) بعنوان دانش آموخته علوم ارتباطات و فعال در حوزه علوم شناختی، تقدیم نمایم. مطمئن هستم با وجود پر تلاش جنابعالی، در گفتمانسازی و به نتیجه رساندن آن، خدمتی دیگر به عرصه علم و فناوری خواهد بود.
آفرینش، روایتی طولانی و شاهکاری هنرمندانه است که میلیاردها سال رویدادهای شگفت و بدیع را در برمی گیرد، اما همچنان که بزرگ است، پردهای بزرگ تر از اسرار را نیز بر قامت خویش دارد و شاید بتوان گفت فهم ما از آن، به رغم مجهز بودن به انواع ابزارهای علم و فناوری، تنها دوران جنینی خود را میگذراند. شاید بتوان این نمایشنامه وسیع را که همچنان نیز در حال نگارش است، در سه بخش خلاصه کرد؛ جهان پدید میآید. حیات شکل میگیرد و آگاهی و دانش بشر به عنوان اشرف مخلوقات خداوند تجلی مییابد.
بشر توانسته است در سیر تکامل علمی خود بسیاری از اسرار خلقت را کشف کند و امروزه سرعت کشف اسرار طبیعت با شتاب بالا ادامه دارد. بشرﹺ امروز در فیزیک، شیمی، پزشکی، علوم فضایی و ابزارهای نظامی پیشرفتهای خارقالعاده داشته است ولی هنوز نتوانسته است بسیاری از اسرار خلقت، از جمله مغز خود را به درستی بشناسد و مسلماً راه درازی را در شناخت کارکردهای شناختی مغز انسان در پیش دارد.
دانشمندان امروز دریافتهاند که ذهن و شناخت آدمی و پایه زیستی آن یعنی مغز را نمیتوان تنها به وسیله یک شاخه از علم یا فلسفه مطالعه کرد. از این روست که از آغاز نیمه دوم قرن بیستم میان حوزههای مختلف علمی و فلسفه همکاری شکل میگیرد و مقدمات پیدایش حوزهای میان رشتهای تحت عنوان علوم شناختی پدید میآید که سعی بر کشف اسرار مغز و شناخت با استفاده از همه ابزارهای علمی و فلسفی دارد.
از زاویه دیگر علوم شناختی یکی از دانشهایی است که در کنار فناوری نانو، فناوری زیستی و فناوری اطلاعات مجموعه دانشهای همگرا را که NBIC نام گرفته است، تشکیل میدهند. علوم شناختی که از تعامل حوزههای مختلف دانش بشری چون علوم اعصاب، روان شناسی، زبان شناسی، انسان شناسی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن تشکیل شده است و میرود تا همچون یک علم تلفیقی واحد، مطرح شود، کاربردهای وسیع در حوزههای دیگر مانند پزشکی، آموزش و پرورش، مدیریت، اقتصاد، جامعه شناسی، علوم اطلاعات، ارتباطات و رسانههای گروهی، مهندسی پزشکی، مهندسی فرمان و کنترل پیدا کرده است.
ثانیاً، طی سه دهه گذشته، رویدادهای شگرفی در حوزه عصب شناسی رخ داده است که از جمله پژوهشگران دریافتهاند همه کارکردهای شناختی و ذهنی ما از قبیل حرکات، رفتار، عادات و احساسات از مغز نشأت میگیرد تا آنجا که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، دو دهه را (دهه مغز) نامیدند.
این پیشرفتها به توسعه علوم و فناوریهای شناختی انجامید که ماموریت آن (شناسایی،ارزیابی،ارتقا و بازتوانی جنبههای شناختی انسان) بوده و راه را برای تحولات معجزه آسایی گشود.
اخباری که از گوشه و کنار جهان به گوش میرسد، حاکی از استقبال دولتها از علوم و فناوریهای شناختی است. زیرا انتظار میرود علوم و فناوریهای شناختی در تعامل با سایر فناوریهای همگرا، همچون فناوری اطلاعات به ارتقای کیفیت زندگی، تسکین یا درمان آسیبهای مغزی و استفاده بهینه از ذهن و قوای فکری انسان، بیانجامد.
مخاطبان فراوانی از مدیران، سیاست گذارن ،دانشگاهیان تا فعالان کسب و کار و صنایع مختلف، مشمول فناوریهای همگرا خواهند بود. طلیعه این رشد سریع را میتوان در افزایش فعالیت شرکتهای بین المللی و دانشگاهها در این حوزه و ایجاد فرصتهای شغلی در حوزه شناختی در شرکتهای برتر و رشد نهایی در موقعیتهای پسادکتری و دکتری دانست.
نکته مهم آن است که علوم و فناوریهای شناختی، حوزهای کاملاً میان رشتهای بوده که فعالیت در این حوزه را در دنیا و ایران مشکل ولی جذاب میسازد. درواقع میتوان گفت این حوزه به صورت موجودی در هم تنیده، چند وجهی و پیچیده است. (بنابراین نه تنها برای موفقیت در این حوزه بلکه برای انجام فعالیت قابل قبول در آن، همکاریهای بین رشتهای و حضور تیمی متشکل از متخصصین رشتههای مختلف ضروری است.)
اینجانب طی برپایی سمیناری با دعوت از چهره شناخته شده جهانی، دکتر سید کمال خرازی مسئول ستاد علوم شناختی ایران، با حضور اساتید و دانش پژوهان ارزشمند علوم ارتباطات و روابط عمومی، به (گفتمان سازی) در این حوزه پرداختم. چرا که بر این باورم علوم ارتباطات و مهندسی تعامل، به بزرگ شدن انسان از راه دریافت و پردازش اطلاعات در مغز، نقش بسزایی دارد. ذهن انسان انبار دانش نیست بلکه سازنده دانش است و همچون یک فرستنده و گیرنده، موج ایجاد میکند و (پدیده نوخاستگی) را بوجود میآورد و درک و فهم را در ارتباطات، جلا میبخشد.
ضمن تشکر مجدد، پیشنهاد میکنم طی کنفرانسی این مهم، با ارائه پرزنتیشن مربوطه از سوی اساتید جناب آقایان دکتر خرازی و دکتر حسین باهر، ارائه و به هدف علوم ارتباطات شناختی و اضافه شدن رشته علوم ارتباطات به جمع علوم میان رشته ایﹺ تشکیل دهنده علوم نوین شناختی، بیانجامد.
با احترام
تهران -دکتر علی ملک عباسی
رونوشت: اساتید جناب آقایان
دکتر خرازی – دکتر حسین باهر- دکتر حمید مولانا
دکتر باقر ساروخانی-دکتر مهدی محسنیان راد
چنگیز پهلوان-دکتر حقیقی- دکتر مینا نظری
انجمن روابط عمومی ایران -ستاد علوم شناختی ایران
برای مطالعه متن انگلیسی این یادداشت میتوانید به بر روی لینک روبرو کلیک کنید. دکتر علی ملک عباسی
انتهای پیام