به گزارش ما آنلاین، وی در طول این مدت به لحاظ فکری و یدی فعالیتهایی را انجام داده است و در طول این فعالیتها به چیزهایی دست پیدا کرده است. مثلاً سرمایههای مالی، سرمایههای فکری و ناملموس که همه اینها نمودی از دانش یک شخص است. اینکه میگویند «توانا بود هرکه دانا بود» به این معنی است که دانایی برای انسان امکان توانایی هم فراهم میآورد و دانش موجب اقتدار میشود. پس اگر بخواهیم از این منظر نگاه بکنیم، یک مقدار ورای آن چیزی که به طور کلاسیک میگویند داده، اطلاعات، دانش و خرد باید حرکت کنیم.
دانش را به عنوان یک عامل نامشهود توانمندساز برای شخص و سازمان و یک ملت باید تلقی کرد که میتواند به عنوان نمونه در سطح فردی باعث ارتقای فردی شخص بشود و در سطح سازمانی باعث برنده شدن سازمان در یک عرصه رقابتی و در عرصههای ملی باعث شکوفایی و بالندگی یک ملت در سطح بینالمللی. ما میبینیم که بهویژه از سال ۲۰۰۰ به بعد نهادهای بینالمللی هم بر اهمیت دانش تأکید فراوانی دارند از جمله در گزارشهای بانک جهانی و سایر مؤسسات مالی بینالمللی اشاره به دانش به عنوان یک عامل قدرت خیلی پر رنگ شده است و حتی عنوان شده است که امروز دانش تعیینکنندهتر از نیروی کار و زمین در قرون گذشته شده است.
اینها نشاندهنده این است که آنچه باعث شده دانش اهمیت پیدا بکند، شمول آن بر تمامی عرصهها و فعالیتهایی است که یک شخص یا سازمان در گذشته انجام داده و الان در یک جایگاهی قرار گرفته است. به عبارتی دیگر، دانش زوالناپذیر است. دانش یک عامل رویش، جنبش و توانمندساز است که در صورتی که به آن پرداخته شود با مرور زمان قدرتافزاییاش بیشتر میشود و به همین دلیل هم هست که یک بحثی با عنوان «مدیریت دانش» مطرح شده است. یعنی مدیریت دانش به دنبال این است که این قدرت زوالناپذیر و همیشه بالنده را بالندهتر کند و آن را در راستای اهداف سازمانی و ملی و فردی بهکار بگیرد.
متن کامل نظرات ایشان درباره چگونگی مدیریت دانش و نظامسازی آن و نقش متخصصان دانش را بخوانید.