به گزارش ما آنلاین، در دیپلماسی سنتی، دولتها و حکومتها به رسانهها میگفتند چه بنویسند، آنها هم مینوشتند و به افکار عمومی تحویل میدادند؛ از افکار عمومی هم آنهایی که به درد حکومتها میخورد، برداشت میکردند و بقیه را هم اصلا منعکس نمیکردند. در دیپلماسی رسانهای اتفاقی که شکل میگیرد این است که دولتها مجبور میشوند به خاطر قدرتی که رسانهها پیدا کردهاند، بخشی از اقتدار خود را به آنها بدهند. این تقسیم قدرت در حکومت برایشان سنگین تمام شده و میشود. به همین دلیل خیلیها با اکراه این کار را کردند. خیلی از کشورهای دنیا نیز با انجام این کار مقابله کردند. در دیپلماسی عمومی این قدرت حتی از واسطهگری بین رسانهها خارج میشود و آن دموکراسی که ما از آن حرف میزنیم، مستقیما در این فضا شکل میگیرد؛ از بستر رسانههایی مثل #شبکه_های_اجتماعی به کنترل حکومتها، #نظارت بر حکومتها و حتی به مقابله با حکومتها میرسد. خیلی از حکومتها نگران هستند که ممکن است فردا همان بلایی سرشان بیاید که بر امثال «#حسنی_مبارک» آمد. آقای مبارک به جمله جالبی اشاره میکرد و میگفت: «من به خواست الجزیره و به خواست فیسبوکیها و آنچه آنها دارند تحمیل میکنند و در میدان التحریر اتفاق میافتد، تن نمیدهم» اما دیدیم که مجبور شد برود، یعنی این اتفاق افتاد.
گفتوگو با محمد سلطانی فر
در دیپلماسی رسانه ای، دولت مجبور است بخشی از اقتدار خود را به رسانه بدهد
برخی از حکومتها در مقابل دیپلماسی عمومی مقاومت میکنند. آنها نمیخواهند قدرت از دستشان خارج شود، چراکه در فضای دیپلماسی رسانهای اگرچه بخشی از قدرت از طریق اعمال نفوذ در حوزه رسانهها در اختیارشان میماند اما آنجا هم مجبور بودند بخشی از قدرتشان را به اجبار با رسانهها تقسیم کنند.
لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=3063
- منبع : ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، شماره ٣٠