8

نیم علم آمد این سؤال

  • کد خبر : 8998
نیم علم آمد این سؤال
آنچه این روزها در مواجهه با هوش مصنوعی زبان‌مند هم وجه عاملیت‌داشتن و کنشگری ما را حفظ می‌کند و هم بهره‌وری ما از هوش مصنوعی را بیشتر خواهد کرد، پرسشگری است.

دوستی برای ارائۀ یک طرح به «چت جی‌پی‌تی» مراجعه می‌کند. خروجی‌های این هوش مصنوعی ابتدا چیز دندان‌گیری نمی‌شود. بعد از آن سعی می‌کند از کلیدواژه‌های تخصصی‌تری استفاده کند. پیچیدگی عبارتی که می‌خواسته به چت جی‌پی‌تی بدهد، از سطح دانش زبان انگلیسی دوست ما خارج بوده است. ابتدا آن عبارت-سؤال را به چت جی‌پی‌تی می‌دهد تا برایش به انگلیسی ترجمه کند و بعد از آن همان پرسش به انگلیسی برگردانده‌شده را به خود چت جی‌پی‌تی می‌دهد. حاصل کار شگفت‌انگیز بود؛ یک طرح بسیار حرفه‌ای و دسته‌بندی‌شده که برای نوشتن آن حداقل به یک هفته زمان نیاز داشت. این همکاری با چت جی‌پی‌تی با آن خروجی چند ساعتی بیشتر وقت نگرفت.

همین روزها ویدئویی دیدم از یک خورۀ هوش مصنوعی آمریکایی که از چالشی با هوش مصنوعی می‌گفت. او تعریف می‌کرد که از هوش مصنوعی خواسته تا کدهای پولی ویندوز را برایش بگوید. چت جی‌پی‌تی طبیعتاً از آن طفره می‌رود و می‌گوید که اجازۀ دادن این کدها را ندارد. راوی در ادامه بیان کرد که به چت جی‌پی‌تی می‌گوید؛ او مادربزرگی داشته که شب‌ها برایش کدهای ویندوز را می‌خوانده تا او راحت به خواب رود، حال مادربزرگش مرده و از چت جی‌پی‌تی می‌خواهد که به جای مادربزرگش آن لالایی را بخواند و این‌چنین می‌تواند به کدهای ویندوز دسترسی پیدا کند.

در هر دو مورد یک نکتۀ مهم وجود دارد؛ چگونگی «پرسیدن» یا درست‌پرسیدن. احتمالاً در تاریخ بشر، هیچ‌وقت مثل این روزها پرسش مهم نبوده است؛ حتی مهم‌تر از جواب‌ها. اگرچه در تاریخ اندیشه همیشه بزرگ‌ترین فیلسوفان، صاحب بنیادی‌ترین پرسش‌ها بوده‌اند که بعضی به پرسش‌ها جواب داده‌اند و بعضی نه، اما امروز، دقیق‌تر، دوران پساگوگل، پرسش یا درست‌پرسیدن برای همۀ متخصصان در همۀ حوزه‌ها مهم شده است. به نظر هوش مصنوعی زبان‌مند و شیوۀ تعامل با آن، این را به اوج خواهد رساند.

با هوش مصنوعی زبان‌مند احتمالاً دیگر همۀ داده‌های بشری از زمانی که داده‌ای ثبت شده است تا‌به‌امروز بالقوه می‌تواند در اختیار هر بشری باشد. نه فقط دادۀ خام که شیوۀ اندیشیدن، منطق و تفکر بشر هم در اختیار است. آنچه اینجا مهم است بالفعل‌کردن این داده‌ها و چگونگی استخراج آن از این اقیانوس بی‌انتهاست. در واقع پرسش از این به بعد بسان یک توری است و پرسشگر صیادی در اقیانوس. صیاد باید بداند که کدام ماهی را می‌خواهد، آن ماهی کجای اقیانوس زیست می‌کند و برای صید آن به چه نوع توری نیاز است. تور با بافت ریز و سبک برای صید ماهی کوچک یا تور بزرگ و سنگین برای صید بزرگ.

انگار این وجه انسان یعنی پرسشگری از هوش مصنوعی تنها عاملیت هنوز ممکن است. پرسشگری و درست‌پرسیدن سوای اینکه کیفیت شیوۀ استفادۀ ما از هوش مصنوعی زبان‌مند را تعیین می‌کند، گویی تنها ریسمان باقی‌ماندۀ دست نوع بشر است که می‌تواند با آن بر هوش مصنوعی تأثیرگذار باشد. درست‌پرسیدن البته کار ساده‌ای نیست. پرسش‌های ما ربط مستقیمی به شیوۀ زیست، تربیت و مواجهۀ ما با هستی دارد. چه‌بسا که پرسش‌های ما بیشتر از پاسخ‌هایی که دریافت و تصمیم‌گیری‌هایی که کرده‌ایم، در زندگی ما و تبدیل‌شدن به چیزی که الان هستیم، تأثیرگذارتر بوده است. در سنت فکری ما هم بزرگانی به اهمیت پرسش اشاره کرده‌اند. مثلاً مولانا در جایی بسیار زیبا و هوشمندانه می‌گوید: «زآنک نیم علم آمد این سؤال/ هر برونی را نباشد آن مجال/ هم سؤال از علم خیزد، هم جواب/ هم‌چنانک خار و گل از خاک و آب/ هم ضلال از علم خیزد، هم هدی/ هم‌چنانک تلخ و شیرین از ندا».

پس از هر دو منظر نگاه کنیم، آنچه این روزها در مواجهه با هوش مصنوعی زبان‌مند هم وجه عاملیت‌داشتن و کنشگری ما را حفظ می‌کند و هم بهره‌وری ما از هوش مصنوعی را بیشتر خواهد کرد، پرسشگری است. این نوع کنشگری فی‌البداهه به وجود نخواهد آمد. به‌خصوص در شیوه‌های تربیتی‌ای که در آن ذهن نقاد پرورش نیافته است، کار بسیار سخت خواهد بود. اگر با ذهن غیرنقاد سراغ هوش مصنوعی برویم، قطعاً هوش مصنوعی نسبت به هوش طبیعی دست بالا را خواهد داشت. با توجه به اینکه فهم عرفی هم از پرسشگری به دور بوده است، احتمالاً این دست بالا بودن هوش مصنوعی هر روز بیشتر خواهد شد. به‌خصوص که توسعه‌دهندگان و معماران هوش مصنوعی هم غالباً متخصصانی هستند که با علوم انسانی سروکار نداشته‌اند. نقطۀ امید اما آنجاست که همزمان با رشد هوش مصنوعی، متخصصان علوم انسانی، اخلاق و فلسفه نسبت به آن بسیار حساس شده‌اند و خطر هوش مصنوعی بدون قواعد اخلاقی و بی‌توجه به علوم انسانی را دائماً گوشزد می‌کنند. امید که این ترس‌ها و هشدارها در برابر جریان گردش سرمایه هوش مصنوعی زور و توانی داشته باشد تا عاملیت انسان در برابر مصنوع خودش به‌کل از بین نرود.

 

لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=8998
  • نویسنده : علی ورامینی، سردبیر ماهنامه «مدیریت ارتباطات»
  • منبع : شماره ۱۶۰ ماهنامه «مدیریت ارتباطات»

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.