به گزارش ما آنلاین، هدف مشترک در سیستمهای اطلاعاتی، در دسترس قرار دادن اطلاعات به مفهوم عام است. باید در نظر داشت که سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی، نقش بالقوه و بالفعل مهمی در ارتقا و بهرهوری از منابع اقتدار رسانهای بر عهده دارند. در این خصوص میتوان از طریق برخی شواهد، از دخالت و خطدهی نهادهای اطلاعاتی به سیستمهای سیاست خارجی یا فرهنگی کشورهای مختلف برای بهبود وجهۀ خود یا تخریب وجهۀ حریف سخن به میان آورد.
هنگامی که بحث از قدرت نرم به میان میآید، هر فرد متناسب با ذهنیات و تجربیات خویش، وجهی از آن را در ذهن خود متصور میشود. این قدرت- هدایت دیگران به استقبال از آنچه ما به دنبال آن هستیم «نرم» است و بهجای ناگزیرکردن مردم آنها را متقاعد میکند. بنابراین میتوان گفت «قدرت نرم عبارت است از توانایی شکلدهی ترجیحات دیگران.» در سطح کلانتر و عرصۀ روابط بینالملل، قدرت نرم «جلب کردن مردم بهجای اجبار کردن آنهاست.» در همین زمینه، دو طیف کلی از حوزۀ فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی مدنظر قرار میگیرد: نخست، فعالیت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در حوزۀ تولید و نشر اطلاعات که در جهت اقناع صورت میگیرد و دوم، بهرهبرداری نهادهای اطلاعاتی و امنیتی از ابزارهای انتقال قدرت نرم در زمینۀ تقویت اقتدار نرم کشور متبوع خود.
استفاده از توانایی خاص بازیگر برای رسیدن به هدفی معین در کشور یا جمعیت هدف، با استفاده از روشهای تطمیعی یا تبلیغی که گمراهکننده و ناصحیح باشند، در حوزۀ ابزارهای جنگ نرم قرار میگیرد و با موضوع قدرت نرم فاصله دارد. با این حال، با توجه به تصدیق عملکرد بازیگر، به دلیل پرستیژ یا خوشنامی او، حتی با وجود تلاش بازیگر مذکور برای گمراهسازی، این شیوه در حوزۀ اقتدار نرم قرار میگیرد. هرچند این شیوه از بازیگری را میتوان بهنوعی یکبارمصرف نامید، چراکه بهمحض مشخص شدن هدف اصلی و همچنین کذب یا گمراهکننده بودن اطلاعات یا رفتار، چیزی از قدرت نرم بازیگر برای استفادۀ مجدد باقی نخواهد ماند.
با این نگاه، هرگونه عملیات فریب توسط بازیگر اطلاعاتی برای تأثیرگذاری بر برداشتها و تصاویر ذهنی حریف، در حوزۀ قدرت نرم نمیگنجد و نتیجۀ آن به معنای علاقۀ مخاطبان کشور و جامعۀ هدف با الگوپذیری از بازیگر اطلاعاتی نیست، مگر اینکه در گام نخست، سازمان اطلاعاتی کاملاً شفاف عمل کند و بدون پنهان شدن پشت لایۀ استتاری، خود را عامل اقدام معرفی کند و وجهۀ دوم، مربوط به زمانی میشود که بازیگر با استفاده از پیشینۀ خوشنامی و اعتبار خود، اقدامی را صورت دهد و پس از آن نیز تلاش کند با اقدامی زیرکانه این تصویر را نگه دارد تا از تخریب آن جلوگیری کند. برای مثال، ورود نهادهای اطلاعاتی امریکا به صحنه پیش از تهاجم امریکا به عراق در سال 2003، یکی از مثالهای مناسب بهرهبرداری از اعتبار و تصویر نهاد اطلاعاتی برای رسیدن به هدفی خاص در ذهن مخاطب است. بنابراین، به این نکته باید توجه داشت که گرچه عرضه و انتشار گزارش یا حتی مصاحبه از سوی نهاد اطلاعاتی که جلبتوجه عمومی بسیاری را سبب میشود، از جمله ابزارهای مؤثر جهت ساخت اقتدار نرم برای نهاد مربوطه به حساب میآید، بیتوجهی به عنصر«قابلاعتماد بودن» که وجهی بسیار حیاتی از مفهوم قدرت نرم را تشکیل میدهد، میتواند بهسادگی قدرت نرم حاصله را از میان ببرد و بهبود وجهۀ نهاد مذکور نزد افکارعمومی را تا مدتی طولانی به تعویق بیندازد.
بسیاری از نهادهای اطلاعاتی ترجیح میدهند در فضایی مبهم و ناشناخته فعالیت کنند، بنابراین استفاده از ابزارهای اشاعۀ قدرت نرم برای رسیدن به اهداف مدنظر یکی از شیوههای مناسب و شایع ارتقای قدرت نرم دولت متبوع این نهادهاست. در عین حال، پرهیز از درگیری مستقیم، کنترل کاملاً نامحسوس، توجه دقیق به ظرفیتهای ورود به حوزههای حساس قدرت نرم و ارزیابی سریع بازخوردها جهت حفظ آمادگی برای تغییر سریع رویکرد، از جمله سیاستهای الزامی برای سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی خواهان حضور در این عرصه است.
در عصر کنونی، بسیاری از کشورها با تمام توان در حال جذب افکارعمومی جهان به سوی ترجیحات خود هستند. بسیاری از کشورها، علاوه بر صرف مبالغی کلان، با هوشمندی و زیرکی تلاش میکنند جذابیتهای فرهنگ، هنر و گردشگری خود را در نگاه دیگران به نمایش بگذارند و در نگاه اول، از آن برای بهبود وجهۀ عمومی کشور و در هدفی اساسیتر، پیشبرد اهداف سیاست خارجی و امنیتی خود بهره جویند.
در این میان، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، فضایی بسیار متبوع و مناسب برای گسترش فعالیتها و هدفگذاری بهینۀ آنها در اختیار دارند. آنان میتوانند با بهرهگیری از عنصر عرضۀ اطلاعات، افکارعمومی حریف را متأثر و از آن برای اهداف خویش استفاده کنند. این اطلاعات اگر موثق و صحیح باشند و در جای مناسب خود به کار روند، تأثیر بسیاری بر کسب اعتبار برای سازمان اطلاعاتی و متأثر شدن حریف از اقتدار نهاد مذکور خواهند داشت. همچنین، این نهادها میتوانند با بهرهگیری از متغیرهای واسطه، دیدگاهها و اهداف خود در حوزههای خاص را برای مخاطبان جامعۀ هدف فرمولبندی کنند. در حقیقت، میتوان گفت با افزایش توان ارتباط جهانی، فضای رقابتی به اندازهای پیچیده شده که صحنۀ تقابل نهادهای امنیتی کشورها با یکدیگر، از حوزههای کاملاً خاص و کلاسیک برچیده و به زمینهایی جدید کشیده شده است. این زمینهای جدید، علاوه بر رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی را نیز در برمیگیرد که امروزه حضور در آنها برای دستگاههای اطلاعاتی و تأثیرگذاری بر آنها بسیار حائز اهمیت است.
انتهای پیام