9

حیات شبکه ای و جنبش زندگی در ایران

  • کد خبر : 7682
حیات شبکه ای و جنبش زندگی در ایران
گفته می‌شود جنبش‌های فرهنگی، در دورۀ وفور و رفاه ظهور می‌کنند و جنبش‌های انقلابی در دورۀ بدِ اقتصادی، اما جنبش ۱۴۰۱ که جنبش زندگی خوانده شده است، نوعی جنبش اجتماعیِ ترکیبی است که در وضعیت بدِ اقتصادی و سیاسی ظهور کرده است اما از خصایص یک جنبش نیرومند فرهنگی نیز برخوردار است.

به گزارش ما آنلاین، عباس کاظمی پژوهشگر حوزهٔ مطالعات فرهنگی، در بخشی از یادداشتی که در ماهنامه اندیشه پویا، شماره ۸۲، ۱۴۰۱ منتشر شده، نوشته است:

عمدتاً گفته می‌شود که جنبش‌های فرهنگی، در دورۀ وفور و رفاه ظهور می‌کنند و جنبش‌های انقلابی در دورۀ بدِ اقتصادی، اما جنبش ۱۴۰۱ که جنبش زندگی خوانده شده است، نوعی جنبش اجتماعیِ ترکیبی است که در وضعیت بدِ اقتصادی و سیاسی ظهور کرده است اما از خصایص یک جنبش نیرومند فرهنگی نیز برخوردار است.

این جنبش، اغلب مولفه‌های «جنبش‌های جدید جدید» را با خود حمل می‌کند و دارای خصائصی همچون ساختاری‌ افقی، فقدان رهبری مشخص، بی‌توجهی به احزاب سیاسی جاری، وجود عناصری قدرتمند از پیوندهای ضعیف، قدرت جماعت‌ها و جمع‌های ‌کوچک، حیات شبکه‌ای و نقش نیرومند شبکه‌های اجتماعی مجازی، سیال و منعطف است. بااین‌حال، خصائص تکینۀ دیگری نیز دارد که شامل حیات شبکه‌ای نیرومند به‌جای حیات انجمنی، عاملیت غیرانسانی (همانند مو)، مطالبات معمولی در کنار مطالبات کلان، و رادیکالیزه‌شدن فرهنگ اتاق‌خواب است.

این مقاله را با نقش مو در زندگی سیاسی دهۀ ۱۴۰۰ شروع می‌کنم، برای‌اینکه ابعاد و مؤلفه‌های پیونددهنده و درعین‌حال افقی، سیال و منعطف و در عین‌حال زنانه‌ی‌ جنبش اعتراضی را شرح دهم. ادعای من این است که این جنبش، بر بنیادهایی سست بنا شده است که قوام آن را تضمین می‌کنند.

یکی از مختصات جنبش‌های جدید، ابتنایشان بر پیوندهای سست است. جنبش زندگی که برآمده از لایه‌های جایگزینِ نگاهدارندۀ جامعه است، شکلی از مناسبات را حول پیوندهای سست بنا می‌کند که به‌سادگی قابل ردگیری، سرکوب، کنترل و انضباط‌بخشی نیست. این اشکال متفاوت و متکثری که ازطریق پیوندهای سست درون لایه‌های نهان زندگی روزمره سنگر می‌گیرند، واجد خصائصی از جماعت‌ها و حلقه‌ها و محفل‌ها می‌شوند که راه را برای تغییرات از پایین باز می‌گذارند.

حیاتی شبکه‌ای جامعه است که ساختاری افقی دارد، اغلب مورد غفلت قرار گرفته است، درحالی‌که حیات سازمانی که عمودی و سلسله‌مراتبی است، همواره بیشتر مورد توجه بوده است. حیات‌ شبکه‌ای، به لایه‌ای از جامعه اشاره دارد که نه ازطریق گروه‌های رسمی و متعارف، انجمن‌ها، سندیکاها، صنف‌ها و احزاب و همین‌طور سازمان‌ها، بلکه از مسیری کاملاً متفاوت یعنی روابط مایی، گروه‌های دوستانه، جماعت‌های کوچک و بزرگ به جلو می‌رود. کوچک‌ترین واحد لایه شبکه ای جامعه، از روابط مایی آغاز می‌شود و به جمع‌های کوچک با پیوندهای قوی (وابستگان یا دوستانه) ادامه می‌یابد. سپس به‌سمت جماعت‌های با پیوند سست (یک جمع کوهنوردی تفریحی، جماعتی که درون یک باشگاه ورزشی مشخص شکل می‌گیرد و…) امتداد می‌یابد. این الگو، در برهه‌هایی، با اشکال بزرگ‌تر جماعت نزدیک می‌شود و جنبۀ خلق‌الساعگی خود را بالا می‌برد، مانند جماعت جوانان مرکز خرید کوروش که پیش‌ازاین یکدیگر را ندیده بودند یا جماعتی عظیم‌تر همچون تشیع جنازۀ پاشایی. در همۀ این اشکال، شور و هیجان در کنار برنامه‌ریزی‌های سیال و منعطف عقلانی باهم امتزاج می‌یابند. رژیم‌های اقتدارگرا که زمینۀ حیات انجمنی را تضعیف می‌کنند، همواره از درک حیات‌های شبکه‌ای ناتوان بوده‌اند.

در شرایط جنبشی، این شبکه‌های غیررسمی جماعت‌ها هستند که امکان اتصال و پیوند میان آدمها را ممکن می‌کنند. به همان‌اندازه که گسترده‌تر می‌شوند، از پیچیدگی غیرمتمرکز و در‌هم‌تنیدگی غیرقابل رویت، برخوردار می‌شوند.

دو مسیر حیات انجمنی و حیات شبکه‌ای، برای موفقیت فردای جنبشْ امری حیاتی است. اگرچه بدون حیات انجمنی، جنبش انقلابی می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد (برای نمونه انقلاب‌های عربی) اما برای بازسازی جامعه، حیات انجمنی و موقعیت‌های نهادی ضرورت خواهد داشت. همچنان که در برخی از کشورهایی که بهار عربی را تجربه کرده‌اند، زمین انقلاب را جنبش‌هایی کشت کردند که بر دوش شبکه‌های دموکراتیک بنا شده بودند اما کمی پیش‌تر، گروه‌هایی( عمدتا اقتدارگرا) آن را درو کردند که عمدتا در حیات انجمنی( نمونه مصرو تونس در سالهای اولیه انقلاب) سکنی گزیده بودند. توجه به انجمن‌ها و نهادهای دموکراتیک، برای پیشی‌نگرفتن نهادهای انجمنی اقتدارطلب اهمیتی حیاتی دارد.

پدیده‌ای که می‌تواند سست‌بودن و شکننده‌بودن جنبش را نشان دهد، این نکته است که چگونه، قشر خاکستری معترض (عمدتاً میان‌سال) در «وضعیت دو فقدان چشم‌انداز» قرار گرفته ‌است. درست است که بخشی قابل‌توجه از جامعه چشم‌اندازی در وضعیت موجود نمی‌بینند و ازاین‌رو معترض‌اند اما جنبش روزمره نیز از ترسیم چشم‌اندازی جدید برایشان ناتوان بوده است.

متن کامل مقاله در فایل پی‌دی‌اف حیات_شبکه_ای_و_جنبش_زندگی_در_ایران_۱۴۰۰

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=7682
  • نویسنده : عباس وریج کاظمی

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.