4

رسانه‌؛ عرصهٔ صلح و ستیز دنیای امروز

  • کد خبر : 9063
رسانه‌؛ عرصهٔ صلح و ستیز دنیای امروز

به گزارش ما آنلاین، میلاد نوری، مدرس و پژوهشگر فلسفه در شماره ۱۶۰ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» در مطلبی با عنوان «توده‌های بی‌شکل» به بررسی این مسئله پرداخت که «رسانه چطور افراد با هویت‌های جدا و منفرد را به جماعتی همگن تبدیل می‌کند؟». او در بخشی از این مطلب چنین نوشته است:   ▪️رسانه زادگاه ایده‌هایی است […]

به گزارش ما آنلاین، میلاد نوری، مدرس و پژوهشگر فلسفه در شماره ۱۶۰ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» در مطلبی با عنوان «تودههای بیشکل» به بررسی این مسئله پرداخت که «رسانه چطور افراد با هویتهای جدا و منفرد را به جماعتی همگن تبدیل میکند؟». او در بخشی از این مطلب چنین نوشته است:  

▪️رسانه زادگاه ایده‌هایی است که درک آدمی از واقعیت را رنگ می‌زنند و چنان نفوذ گسترده‌ای در بینش‌ها، کنش‌ها و کوشش‌های انسانی دارند که به زمینه‌ای برای تمام تجربه بدل می‌شوند. رسانه به مثابه تولیدگر و تفسیرگر پیام، مرزهای اندیشه و واقعیت را ترسیم می‌کند و به چهارچوبی برای فهم واقعیت بدل می‌شود؛ بنابراین رسانه فقط آینه‌ای برای واقعیت یا ابزاری برای پیام‌رسانی نیست، بلکه نیرویی است که با واقعیت درمی‌آمیزد، آن را می‌سازد و حتی جایگزین آن می‌شود.

▪️رسانه هرچه شفاف‌تر عمل کند، خودش را مبهم‌تر و حضورش را مخفی‌تر می‌سازد. فلسفه‌ورزی در باب رسانه، عیان‌ساخت این حضور مخفی و آشکارسازی جریانِ مستور رسانه است. رسانه به نوعی وساطت بی‌واسطه بدل می‌شود که با حضورش اندیشه را دچار دگرگونی می‌کند و به سبب نقشی که در بینش‌ها ایفا می‌کند، کنش‌ها را سامان می‌دهد. رسانه‌ها با وساطت خود در امر ادراک، به آنچه دیده می‌شود، اندیشیده می‌شود، انجام می‌شود و پرورده می‌شود، سمت‌وسو می‌دهند.

▪️آدمی پیش از وساطت رسانه به ‌وساطت زبان و عرف به واقعیت جهان می‌اندیشد، در حالی ‌که با وساطت رسانه، خودِ زبان و عرف نیز به امری وساطت‌یافته بدل می‌شوند؛ بنابراین عرصۀ صلح و ستیز از زمین زبان و عرف به زمین رسانه‌های دیداری و شنیداری و شبکه‌های اجتماعی نقل مکان می‌کند.

▪️انسان در زبان‌مندی‌اش تفسیر می‌کند و تفسیر می‌شود. زبان‌مندی سخن‌گفتن نیست، بلکه به مثابه بنیان سخن‌گفتن زمینۀ هر اندیشه‌ای است که با زبان‌مندی اظهارپذیر می‌شود؛ بنابراین زبان‌مندی نه‌تنها اندیشه را سامان می‌بخشد، بلکه آن را اظهارپذیر می‌سازد و از این ‌طریق، سخن را ممکن می‌کند؛ بنابراین زبان‌مندی نیست که بر سخن‌ها و سخنگویان استوار می‌شود، بلکه این سخنگویان و سخن‌ها هستند که بر زبان‌مندی استوار می‌شوند.

▪️وقتی در فضای زبانی یک فرهنگ یا در چهارچوب زبانی شیوه‌ای از زندگی با دیگری سخن می‌گوییم، روابط نیز در فضای زبانی خاصی شکل می‌گیرند. زبان بدین ‌معنا ابزار ارتباط نیست، بلکه زمینه و بنیان ارتباط است. بنابراین می‌توان با نظر به نام‌گذاری‌ها و نشانه‌گذاری‌های روزمرۀ انسان‌ها به زبان فرهنگ و تمدن ایشان راه برد که در فضای آن می‌بالند و سخن می‌گویند. سخنگویانی که در چهارچوب نظامی از نشانه‌ها سخن می‌گویند، پرده از هویت زبانی خود برمی‌دارند.

▪️رسانه از زبان و عرف ارتباطی درمی‌گذرد و به چهارچوب منحصربه‌فرد اندیشه و سخن بدل می‌شود، چنان ‌که ستیز گفتمانی با پیام‌های رسانه نیز نمی‌تواند از چهارچوب فراهم‌آمده توسط خود آن فراروی کند. تنها در مقام نظرورزی فلسفی است که آدمی با خوداندیشی پی به جادوی رسانه می‌برد و درمی‌یابد که چگونه ذهن و ضمیر سخنگویان زبان با رسانه‌ها سامان می‌یابد.

▪️نظرورزی فلسفی در باب رسانه پیش از هر چیز بر این نکته استوار می‌شود که رسانه به مثابه یک فضای زبانی در بنیانِ سخنگویی هرروزینه حضور دارد و شرط روابط همگنان به مثابه اجزای ارگانیسم اجتماعی است که خون رسانه در رگ‌های آن جریان دارد.

‌▪️رسانه با وساطت‌گری بی‌تفاوت خود، هویت‌های متفاوت افراد را در جریان توده‌های بی‌شکل منحل می‌سازد و مُهر همگنی و بی‌تفاوتی را بر هویت ایشان نقش می‌زند. فضای تودرتویی را که رسانه می‌آفریند، تنها با گشودگی و فراروی می‌توان شکست که نمودِ آن نه‌فقط نفی پیام، بلکه ارزیابی آن است.

نسخهٔ چاپی ماهنامه را از دیجی‌کالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید. برای تهیه اشتراک با ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرید.

لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=9063
  • نویسنده : میلاد نوری | مدرس و پژوهشگر فلسفه
  • منبع : شماره ۱۶۰ ماهنامه «مدیریت ارتباطات»

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.