به گزارش ما آنلاین، «هنگامی که انسان تفسیر زبان بدن را میآموزد، هیچ واژهای را به روشنی و صراحت آن نمییابد». الکساندر لوون
زبان بدن (Body Language) زبانی است که ارتباط و انتقال پیامهایی را به دوش میکشد که اعضای بدن، لباس و حالت چهره به شکل مجموعهای واحد در کنار استفاده از زبان یا بدون استفاده از آن، به شکل ناخودآگاه از خود بروز میدهند.
زبان بدن شمشیر دو لبهای است که میتواند سیاستمداران را قادر کند به راحتی بر دیگران سلطه یابند یا دروغهای ظریف آنها را برای دیگران برملا کند.
باور کردنی نیست اما حقیقت دارد که کلمات در ارتباط بین سیاستمداران و مردم عادی نقش چندان زیادی ندارند بلکه این حرکات بدن و دست و صورت هستند که اطلاعات بیشتری را انتقال میدهند. روانشناسان معتقدند که تأثیر کلی سخنان یک سیاستمدار، ۷ درصد کلامی، ۳۸ درصد صوتی (شامل تن صدا و نوسان صدا) و ۵۵ درصد به صورت غیرکلامی منتقل میشود. زبان بدن نقش اساسی در رفتار اجتماعی سیاستمداران ایفا میکند. کاربرد صحیح زبان بدن بخش اساسی توان ارتباطی سیاستمداران است.
پژوهشهای اخیر توسط روانشناسان اجتماعی نشان داده است که زبان بدن بیش از آنچه تصور میشود، اهمیت دارد و به شکل پیچیدهای عمل میکند. بنابراین زبان بدن از یک طرف برای تأثیر و سلطه سیاستمداران بر همتایان خود و مردم عادی و از طرف دیگر برای واقعی جلوه دادن دورغهای سیاسی نردبان رسیدن به قله اقتدار و کاریزما بودن است. «راجر اکستل»، نویسنده کتاب معروف «حرکتها: بایدها و نبایدهای زبان بدن در جهان» در مناظرات ریاستجمهوری «باراک اوباما» و «جان مککین» بر رساندن پیامهای غیرشفاهی به رأیدهندگان تمرکز کرد.
اکستل معتقد است که مککین به این دلیل که تمرکز خود را بر روی مخاطبان حفظ کند، در نخستین مناظره ریاستجمهوری در ۲۶ سپتامبر به اوباما نگاه نمیکرد. به نظر اکسل به آمریکاییها یاد داده شده که هنگام گفتوگو به چشمان طرف مقابل نگاه کنند اما مککین در ژستی عمدی برای سلطه بر مخاطبان، نگاهش را بر روی حضار متمرکز کرده بود.
اکستل حالات اوباما در مناظره دوم را در ۷ اکتبر حاوی این پیام به رأیدهندهگان میداند: «آمادهام و میتوانم از پس هر چیزی برآیم»، زیرا مککین در این مناظره به سرعت یادداشت بر میداشت در حالی که اوباما روی صندلی خود نشسته بود و یادداشتی بر نمیداشت. همچنین اکستل معتقد بود که اوباما و مککین در زمان آغاز مناظرها محکم با هم دست میدادند، زیرا این حرکت بدنی نشانگر شور و سلطـهگـری اسـت و قصد داشتند این پیام را به مخاطبان و طرف مقابل بدهند: «بـیتـردیــد میتوان فهمید چه کسی اینجا فرمان میدهد».
از طرف دیگر، زبان بدن شمشیری است در دست روانشناسان و افراد ریزبین که میتواند دروغهای سیاستمداران را برملا کند. سیاستمداران هرگز نمیتوانند کنترل کاملی بر روی علائم رفتاری خود داشته باشند. به همین علت است که روانشناسان معتقدند که «بهترین راه دروغگویی از پشت تلفن است»، زیرا لازمه دروغگویی موفقیتآمیز، حذف حرکات منفی و یا پنهان کردن بدن است.
بیجهت نیست که در طول بازجویی پلیس، متهم روی یک صندلی در محیط باز یا زیر نور قرار میگیرد تا بدنش کاملاً در معرض دید بازجوها باشد. «جفری بیتی»، استاد روانشناسی و رفتارشناسی دانشگاه منچستر حالات «تونی بلر»، نخستوزیر پیشین انگلیس را در زمان اعلام حمایت از «گوردون براون» در مبارزه با حزب لیبرال دموکرات به رهبری «نیک کلگ» و حزب محافظهکار به رهبری «دیوید کامرون» از دیدگاه زبان بدن بررسی کرده است.
جفری بیتی در این زمینه مینویسد: «از یک سو براون تظاهر میکرد که از بلر پشتیبانی میکند ولی اگر به لبخندش در هنگام بیان جملات دقت کنید، احساساتی را که در آن نهفته است درک میکنید. لبخند در واقع لبخندی تمسخرآمیز بود». این نتیجه جفری بیتی مبتنی بر این نکته ظریف در زبان بدن سیاستمداران است: «وقتی لبخند طبیعی را در نظر میگیرید، دهان حرکتی رو به بالا دارد و همه قسمتهای آن حرکتی همنوا دارند ولی لبخند تمسخرآمیز حرکتی غیرهمنوا است». اگرچه زبان بدن ساده به نظر میرسد، ولی بسیار پیچیده است.
هریک از حرکات بدن را در کنار سایر حرکات بدن و نوع کلام و گفتار تفسیر کرد تا امکان وقوع اشتباه کمتر شود. برخی از حرکات بدن به دلیل تفاوت فرهنگ جوامع گوناگون نمیتواند معنای یکسانی داشته باشد. مثلاً در زمان دیدار به آمریکاییها یاد داده شده است که خوب و محکم دست بدهند در حالی که فرهنگ لاتین یک «جامعۀ لمسی» دارد که در آن معمولاً به همراه دست دادن، بغل کردن یا گذاشتن دست بر روی شانه و یا آرنج مطلوب است و در برخی فرهنگها مانند فرهنگهای خاورمیانه و ژاپن محکم فشردن دست بیادبی تلقی میشود اما برخی از این حرکات نیز در تمامی افراد با فرهنگهای مختلف بیانگر یک معناست؛ نظیر سرخ شدن چهره در افراد خجالتی و لرزش دست و صدا هنگام اضطراب.
زبان بدن یا حرکات بدن ما به دو بخش ارادی و غیرارادی تقسیم میشوند. آندسته از حرکات بدن که ارادی انجام میشود شامل حرکات و ژستهایی است که افراد به صورت ارادی یا نیمهارادی به خود میگیرند؛ مانند لبخند زدن و حرکت دادن دستها در حین صحبت کردن برای تفهیم بهتر مطلب به مخاطبان. این گروه از حرکات معمولاً در ارتباطهای غیرکلامی در بین افراد جامعه به کار میروند اما از طرف دیگر در این زبان سخن بر سر انتقال پیام به طور غیر ارادی و ناآگاهانه است. به بیان دیگر بدن ما چیزهایی را نشان میدهد که شاید نخواهیم کسی از آنها آگاه شود.
استفاده از زبان بدن در عین سادگی، دشواری خاص خود را دارد. یعنی باید هریک از این حرکات را در کنار سایر حرکات بدن و نوع کلام و گفتار تفسیر کرد تا امکان وقوع اشتباه کمتر شود. شاید به همین خاطر است که کولت با تأکید بر زبان بدن میگوید: «هیچ سیاستمداری نمیتواند از دید یک روانشناس فرار کند».
اما سیاستمدارانی هم هستند که با حالات و حرکات، اعتماد به نفس خویش را به گونهای نمایش میگذارند که مردم برای دریافت توصیه و رهنمود به طور غیرارادی دست نیاز به سویتان دراز میکنند، گویی که «رهبر زاده شدهاند».
در کل زبان بدن سیاستمداران همان حالات چهره، ژستها و حرکات بدن، حالات نگاه، طرز ایستاندن، نشستن و راه رفتن، تماسهای بدنی، رفتار فضایی، لباس و… است و شامل دو قسمت است؛ یکی زبان حرکات بدن و دیگری زبان آرایش و ظاهر بدن. وقتی سیاستمداری سخن میگوید، به چهرهاش و بدنش بنگرید و ببینید آیا با آنچه میگوید سازگار است؟
آنگاه به لحن بیانش توجه کنید و ببینید آیا پیام نهفتهای در آن وجود دارد؟ برای تبدیل شدن به سیاستمداری خوب، میتوانید با رشد و گسترش بعضی حالات و حرکات از قبیل نگاه محکم و تزلزلناپذیر، لحن بیانی که حاکی از اعتماد به نفس کامل است و حضوری استوار و محکم که بر مقام و موقعیت شما دلالت کند، شخصیتی نیرومند از خود به نمایش گذارید.
فراگیری زبان بدن مستلزم درک و تمرین تکنیکهای مختلفی است و هر سیاستمداری بسته به تسلط بر این تکنیکها و هماهنگی میان آنها در جذب مخاطب موفق یا شکستخورده خوانده میشود. با این وجود سیاستمداران هرگز نمیتوانند کنترل کاملی بر روی زبان بدن خود داشته باشند و این زبان همانند شمشیری دولبه برای آنهاست؛ سلطه میآفریند و دروغ برملا میکند.
این مقاله در شماره دوم ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.
انتهای پیام