به گزارش ما آنلاین، از جمله مطالب شماره ۱۶۰ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» مطلبی با عنوان «معماری؛ به یاد آوردن و در یاد ماندن/ کسی که نمیتواند به یاد بیاورد نمیتواند تصور کند» نوشته روبر مک کارتر و یوهانی پالاسما با ترجمه اشکان قشقایی بود. در بخشی از این مطلب چنین آمده بود:
▪️معماری یک مفهوم آیندهنگر است؛ ساختمانهای مهم، مانند تلاشی برای کاوش و طراحی یک واقعیت پیشبینینشده هستند و کیفیت معماری مستقیماً با میزان تازگی و منحصربهفرد بودن آن مرتبط است.
▪️ما در واقعیتهای فرهنگی، ذهنی و زمانی ساکن هستیم. دنیایی که تجربه میکنیم، یک وضعیت لایهای است که دائماً بین گذشته، حال و آینده در نوسان است. ساختمانهای ما علاوه بر اینکه ما را در فضا و مکان مستقر میکنند، تجربیات تاریخی، دورۀ زمانی و زمان را بیان میکنند.
▪️انواع ساختمانهای خاص مانند بناهای یادبود، مقبرهها و موزهها وجود دارند که با هدف حفظ و برانگیختن خاطرات خاص و احساسات ساخته شدهاند. با این حال تمامی ساختمانها ادراک ما از عمق و طول زمان را حفظ میکنند و روایتهای فرهنگی و انسانی را ضبط و ارائه میکنند.
▪️ما نمیتوانیم زمان را بهعنوان یک بُعد فیزیکی تصور کنیم، فقط میتوانیم آن را از طریق پدیدار شدن، در آثار، مکانها و رویدادهای زمانی درک کنیم. این ردپاها (یعنی ساختمانها و بقایای آنها) حکایت از داستانهایی از سرنوشت انسان، چه واقعی و چه تخیلی دارد. آنها ما را تحریک میکنند تا به فرهنگها و زندگیهایی که قبلاً ناپدید شدهاند، فکر کنیم و سرنوشت ساکنان مردۀ این سازههای متروکه و فرسوده را تصور کنیم.
▪️بنابراین معماری میتواند جرقهای برای تخیل باشد و جایگاه ویژهای در تصورات ما داشته باشد. ما حتی دوران کودکی خود را عمدتاً از طریق خانهها و مکانهایی که در اوایل زیستمان در آنها زندگی کردهایم، به یاد میآوریم. بخشهایی از زندگی خود را در این مناظر و خانههای زیسته نمایان و پنهان کردهایم، همانطور که سخنوران یونانی مضامین سخنان خود را در بافت ساختمانهای خیالی قرار میدادند.
▪️همه اشیایی که در خانههایمان داریم، برای مقاصد سودمند مورد نیاز نیستند. عملکرد آنها اغلب اجتماعی و ذهنی است. اهمیت اشیا در فرایندهای به خاطر سپردن، دلیلی است که ما دوست داریم اشیا و سوغاتیهای آشنا یا عجیبوغریب را در اطراف خود جمعآوری کنیم.
مناظر و ساختمانها علاوه بر اینکه ابزارهای حافظه هستند، تقویتکنندۀ احساسات نیز هستند. آنها احساس تعلق یا بیگانگی، دعوت یا طرد، آرامش یا ناامیدی را تقویت میکنند. با این حال، یک منظره یا اثر معماری، احساس ایجاد نمیکند. آنها از طریق تجسم، اقتدار و هالۀ شاعرانه خود، احساسات ما را برانگیخته و تقویت میکنند و آنها را به ما بازتاب میدهند که گویی این احساسات ما منبعی بیرونی دارد.
▪️هر اثر مهم و واقعی خود را در گفتوگوی محترمانه با گذشته، چه دور و چه نزدیک، قرار میدهد. در عین حال که اثر به مثابه یک عالم صغیر منحصربهفرد و کامل جلوه میکند، گذشته و پیشینیان را احیا میکند. آثار هنری واقعی به جای اینکه صرفاً معاصر بودن را مطرح کنند، ضخامت و لایهای از زمان و حافظه را اشغال میکنند. همۀ کارهای خلاق اساساً همکاری با گذشته و حکمت سنت است. هر رماننویس واقعی به آن خرد فراشخصی [حکمت رمان] گوش میدهد که توضیح میدهد چرا رمانهای بزرگ همیشه کمی هوشمندتر از نویسندگانشان هستند. میلان کوندرا توصیه میکند رماننویسانی که از کتابهایشان هوشمندتر هستند، به سراغ کار دیگری بروند.
▪️ساختمانهای بزرگ ثمرۀ خرد معماری هستند، آنها محصول همکاری اغلب ناخودآگاه با پیشینیان بزرگ ما در تاریخ هستند؛ همانقدر که آثار خالقان امروزی آنها هستند. تنها آثار هنری که در گفتوگوی حیاتی و محترمانه با گذشتۀ خود باشند و ظرفیت ماندگاری در زمان را داشته باشند، بینندگان، شنوندگان، خوانندگان و ساکنان در آینده را برمیانگیزانند.
نسخهٔ چاپی ماهنامه را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید. برای تهیه اشتراک با ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرید.