به گزارش ما آنلاین، دکتر بابک زمانی، نورولوژیست و نویسنده در شماره ۱۵۳ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» در مطلبی با عنوان «هیچ مردهای تاکنون زنده نشده» با نگاهی به اسطورۀ دیالکتیک و رفتار سلبی در ارتباطات سیاسی امروز از این نوشت که به نظر میرسد رفتار سلبی در میان مردم و نخبگان سیاسی اکنون یکی از فاکتورهای مهم سیاسی در کشور ما را رقم میزند. به این معنا که بسیاری از نیروهای سیاسی بهخصوص بخشهایی با ادعای دموکراسیخواهی و مخالف پسرفت، پس از برخورد با موانع سیاسیای که حکومت و مخالفان آنها ایجاد میکنند با سرعت رفتار سلبی پیشه میکنند و بهطورمشخص همان فعالیت محدود فرضاً انتخاباتی را هم ترک کرده و تمامی صحنههایی را که از نظر تصمیمگیری برای خود ایشان بیشترین اهمیت را دارند، به مخالفانشان میسپارند. بدتر از همه این که این را یک نوع رفتار اخلاقی به شمار میآورند و در حالی که هیچ کنش اجتماعی دیگری ندارند به نوعی انفعال «رانویه» مبتلا میشوند.
در بخشهایی از متن نوشته شده توسط بابک زمانی چنین میخوانیم:
◼️ دیالکتیک به طور ساده یعنی هر پدیدهای در سیر تحول خود ضد خود را در خود پرورش داده، نهایتاً به ضد خود تبدیل میشود. پدیدۀ اول را «تز» و ضد آن را «آنتیتز» میخوانند. تز و آنتیتز در نهایت پدیدۀ جدیدی میسازند که «سنتز» خوانده میشود.
◼️ دیالکتیک بیش از هر کسی با نام «هگل» شناخته میشود. منطق هگل بر مبنای ایدهآلیسم دیالکتیک است. هگل تاریخ اندیشه و تاریخ ایده را دیالکتیکی میدید؛ یعنی تاریخ فلسفه و تاریخ تفکر از ابتدا تا انتها بر یک مارپیچ جریان پیدا میکند که تز و آنتیتز دائماً به سنتز تبدیل میشوند و نهتنها بنا بر فرض، بلکه بدون هیچ دلیلی، تاریخ، سیری رو به پیشرفت و تکامل دارد.
◼️ این ایدهای متافیزیکی است؛ هم به این معنا که صیرورت روح را در تاریخ نشان میدهد و هم از این رو که جزء قوانین بنیادی محسوب شده؛ بیاینکه هیچ دلیل متقنی پذیرفته شود. پیشرفت و تعالی در تاریخ فلسفه بخش ذاتی دیالکتیک هگل است.
متن بالا بخشی از جستار «هیچ مردهای تا کنون زنده نشده» است. کامل این جستار را میتوانید به قلم دکتر بابک زمانی، در شمارهٔ ۱۵۳ ماهنامهٔ مدیریت ارتباطات مطالعه کنید. نسخهٔ چاپی ماهنامه را از دیجیکالا و نسخه دیجیتال آن را از مگیران و طاقچه تهیه کنید. برای تهیه اشتراک با ۸۸۳۵۶۰۷۶ تماس بگیرید.