به گزارش ما آنلاین، امیرعلی خلج در یادداشتی که در اختیار این رسانه قرار داده است، با بیان این پرسش که چرا پس از سالها صحبت درباره اهمیت روابط عمومی، در نگاهی خوشبینانه، تنها چند گامی به پیش برداشته شده، تلاش دارد تا پاسخی را شرح دهد.
در ادامه متن کامل این یادداشت را میخوانید:
سالها است که به پاسداشت روز ارتباطات و هفته روابطعمومی، مدیران و صاحبنظران این حوزه نشستها و جلساتی را برنامهریزی و برگزار میکنند و در آنها، بارها بر اهمیت توجه به روابطعمومی تأکید میشود. اما چرا هر سال همه آنچه در سالهای پیشین بیان شده بود، دیگرباره بازگو میشود و باز بر همان نقطهای که در سالهای گذشته بودیم، ایستادهایم و یا در نگاهی خوشبینانه، تنها چند گامی به پیش برداشته شده است؟
شاید کوتاهترین و روشنترین پاسخ این باشد که کارآمدی روابطعمومی هنوز چنانکه باید و شاید، برای مدیران ارشد بخش دولتی مسجل نشده است. اما چرا چنین است؟
«رابطه با عموم» با دیدگاه نوینش تنها زمانی در جهان موضوعیت و اهمیت یافت که نقش افکار عموم در از میان بردن یا دستکم، کاستن از پیآمدهای آسیبزای وقوع رخدادهای پیشبینینشدهای که حسن شهرت سازمانها را مخدوش کرده و منافع مادی و معنوی آنها را تهدید میکردند، برای صاحبنظرانی مانند آیوی لی و ادوارد برنیز آشکار شد. یک راهحل مطمئن و کاملاً مؤثر برای برونرفت از بحرانهایی که تهدیدی جدی برای این دو دارایی مهم سازمانها و شرکتها به شمار میآمدند، به رسمیت شناختن «عموم» و اهمیت داشتن دیدگاههای آنها درباره موضوعات مرتبط با سازمانها و شرکتها بود. به این ترتیب، دوران جدیدی آغاز شد که در آن، به نتیجهبخش بودن بکارگیری ابزار نرم نوینی برای کنترل و مدیریت بحران که آن را «روابط با عموم» یا به بیانی آشناتر «روابطعمومی» نامیدند، پی بردند. این ابزار جدید، به سرعت محبوبیت فراوان یافت و هر چه زمان گذشت، ابعاد تازهتری از آن نمایان شد.
از آنجا که همیشه میان ابزارها و فناوری رابطهای انکارناپذیر برقرار است، هرگاه پیشرفت یا تحولی در عرصه فناوری به دست آمد، روابطعمومی نیز بالندهتر شد و آنچه پس از دههها عملاً تجربه شد آن بود که این ابزار، بیش از آنچه تصور میشود، کارایی دارد. بنابراین شگفتآور نبود که مدام، بر تعداد انجمنها، مؤسسات، شرکتها، مراکز پژوهشی و آموزشی مربوط به این حوزه، در سراسر جهان افزوده شد؛ به طوری که امروز، ادامه حیات و توسعه هیچ سازمان یا شرکتی بدون برخورداری از یک دپارتمان قدرتمند، تخصصی، و حرفهای روابطعمومی یا ارتباطات سازمان، قابلتصور نیست.
امروز، بیش از یک سده پس از ظهور روابطعمومی مدرن، در حالی که به نظر میرسد در آخرین سالهای تجربه وب ۲ و ورود احتمالی دیر یا زود به وب ۳ باشیم، و در شرایطی که میزان دوسویه بودن ارتباطات میان سازمانها و عموم مرتبط با آنها، قابلقیاس با سالهای اولیه پیدایش آن نیست- به گونه ای که اکنون با ظهور اجتنابناپذیر هوش مصنوعی، که به گفته برخی فلاسفه، ادامه مراحل تکامل حیات و پدیدار شدن حیات دیجیتالی پس از حیات بیولوژیک است، و احتمالاً فراگیر شدن آن در آیندهی شاید نزدیک – اهمیت و کارآمدی این ابزار بیش از پیش اثبات شده و میشود.
امسال، در کشورما نیز که سالهاست صاحبنظران، و فعالان این حوزه میکوشند این حرفه/ صنعت/هنر را رونق بخشیده و جایگاه آن را پاس دارند، شعار امسال هفته روابطعمومی به درستی «جز از راستی دم برنیار» انتخاب شده است. به دلیل غیرواقعی بودن نگاه غالب در اکثر، یا دست کم تعداد قابل توجهی از سازمانها و شرکتها – به ویژه در بخش دولتی- درباره شیوههای روابط و ارتباط با عموم، به سادگی نمیتوان از اهمیت این شعار غافل شد. پیشنیاز رعایت شدن راستی در بکارگیری ابزار بسیار کارآمد روابطعمومی، داشتن تعریفی بهروز و دقیق از آن و همچنین، مهم و ضروری دانستن بهرهگیری از همه ظرفیتها و کارکردهای آن – که به هیچ عنوان محدود به پاسخگو شدن پس از وقوع بحران برای سازمان نمیشود- است. پس از آن، شاید بزرگترین چالش در محقق شدن این شعار در روابطعمومی، داشتن تعریفی درست از راستی است. هیچ فرد، نهاد، شرکت، یا سازمانی نبوده، نیست و احتمالاً نخواهد بود که از نیکویی، خوبی، خیر و راستی دفاع نکند و بدی، کژی و ناراستی را نکوهش نکند. بلکه آنچه همواره بر سرش اختلاف وجود داشته و دارد، تعیین مصداق راستی و ناراستی و به بیان دیگر، توانایی شناخت راستی و ناراستی است. با آنکه تولید و انتشار اخبار و اطلاعات شبهراست، نادرست، گمراهکننده و غیره، همواره در همه تاریخ و در همه پهنه جغرافیا وجود داشته است، اما امروز، برخی افراد، شرکتها، و سازمانها با این تصور نادرست که منافع ما صرفاً با تأمین شدن خواستههای اقتصادی یا معنوی ما تأمین میشود، پیش و به ویژه در حین و پس از بحرانها، به انتشار پیامهایی محتوی اطلاعاتی به دور از حقیقت روی آورده و به این ترتیب، فرصت شنیدن نظرات ذینفعان و رصد کردن تغییراتِ در شُرف وقوعِ تأثیرگذار بر آینده شرکت یا سازمان را از خود سلب میکنند. بنابراین، موجب تأسف خواهد بود اگر تعریف درستی از روابطعمومی وجود نداشته و از ظرفیتهای گسترده آن استفاده نشود.
انتهای پیام