لزوم بهرهمندی صنعت بیمه از کارکردهای غیرنظارتی «رسانه»
ما به ویرانی تاریخمان میل داریم
انتشار مقاله محمدرضا باقری در سایت انجمن بینالمللی روابط عمومی
برگزاری دورههای آموزشی برای فعالان رسانهای در عسلویه و ماهشهر
چگونه اقتصاد توجه از هر ثانیه ما پول میسازد؟
زیستن در سایه اضطراب اقتصاد توجه
زیست ارتباطی در جهان معاصر؛ روایتهایی برای رهایی
رضا صفریان مدیر روابطعمومی شرکت فولاد غدیر نیریز شد
گفتوگو با بهرام دبیری، نقاش معاصر به مناسبت اهدای آثارش به موزه هنرهای معاصر
پس از کشف و بهرهبرداری از صنعت مجذوبکنندۀ تصویر متحرک که بعدها فیلم / سینما نام گرفت و انبوه مردم را به نیکل ادئونها (سالنهای سینما) در اروپا و امریکا کشاند، برخی از عاشقان و دستاندرکاران تئاتر برای این هنر یکه به سوگ نشستند و مرثیه خواندند.
جدیدترین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره ١٤٩ به مدیر مسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد.
جامعۀ شبکهای باعث شده است جامعیت، پیچیدگی و شبکهسازی فناورانه به حوزههای متنوع زندگی و آموزشی نفوذ کند. یکی از امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات مبنی بر ابزارهای وب، شبکههای اجتماعی مجازیاند. در حال حاضر، شبکههای اجتماعی بین کاربران چنان مورداستقبال قرار گرفته که بهجرئت میتوان گفت یکی از سرویسها مؤثر عرضه شده است که در سالهای اخیر تحول شگرفی در نظام اجتماعی کشورهای مختلف جهان به وجود آورده است.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم ما در عصر بحرانها زندگی میکنیم؛ بحران زیستمحیطی، بحران فاشیسم، بحران ترامپ، بحران سرمایهسالاری، بحران اخلاقیات و سرانجام بحران معنا و نیهیلیسم. چه ویژگیای عصر ما را بدل به عصر بحرانها کرده است؟ و رسانهها، بهعنوان کانالها و دریچههای ارتباط ما با واقعیت، کجای این بحرانها ایستادهاند؟
ما به دنیا آمدهایم که زندگی کنیم، ولی در عوض میمیریم. اما این حقیقت گریزناپذیر که تزلزلی ماندگار به زندگی روزمرۀ ما تحمیل میکند، نادیده گرفته میشود تا حس امنیتمان واژگون نشود و حتی سخت تلاش میکنیم تا به زیستن خویش رنگ ببخشیم. یکی از این تلاشها اقدام به مهاجرت است تا از گرفتاریهای سرزمین پدری فاصله بگیریم و رؤیاهای خویش را در جغرافیای دور جستوجو کنیم.
کنشها و واکنشهای انسانها به تحولات بیرونی، ناشی از برداشت آنها از موقعیت خود و دیگران، رفتار سایر بازیگران، ارزیابی روندها، همچنین تصور حسابگرانه از نتایج هر رفتار است. همۀ این تصورات با تحلیل اطلاعات دریافتی از جهان خارج شکل میگیرد که بهجز درصد اندکی از آن، که حاصل تجربه و مشاهدۀ مستقیم شخصی است، بقیه از طریق رسانهها دریافت میشود.
مسعود فروتن معتقد است: مردم همیشه حق دارند، برای اینکه تلویزیون و رادیو برای مردم دارند کار میکنند. مردم حق دارند، حتی اگر بابت دیدن برنامهها پولی هم پرداخت نکنند. حق دارند برای اینکه این تلویزیون، تلویزیون ملی ایران است و باید نظر مردم را جلب کند و برای مردم باشد. باید کاری کنیم که سراغ تلویزیونهای فارسیزبان دیگر نروند.
امروزه برقراری ارتباطات اثربخش با مخاطبان در سازمانهای تجاری یک الزام تلقی میشود، الزامی که منجر به سرمایهگذاری برندهای تجاری در فعالیتهای ارتباطاتی شده است و به نظر میرسد که این سازمانهای تجاری طی چند سال گذشته به بلوغ ارتباطاتی دست یافتهاند و یکی از رموز موفقیت در فعالیتهای جاری خود را برقراری ارتباطات اثربخش با مخاطبان و مشتریان سازمان میدانند.
درحال حاضر ساختارها و سازوکارهایی که در کشور برای مشورت و تصمیمسازی ایجاد شده است، نهفقط در ایجاد فضای گفتوگوی شهروندان و موکلان با حاکمیت دچار نقص است، بلکه در برقرار کردن ارتباط درست با موکلان خویش نیز عاجز است. تشکلهای صنفی و سندیکایی و سازمانهای مردمنهاد نیز در برقراری ارتباط درست بین شرکای اجتماعی خود و حاکمیت و ایفای وظایف نمایندگی توفیق چندانی نیافتهاند و غالباً خودشان به مجموعههایی هزینهساز برای اعضا یا مردم تبدیل شدهاند.
در دنیای کنونی دیگر کمتر جایی را میتوان یافت که اثری از تبلیغات تجاری یک شرکت یا یک محصول به چشم نخورد. امروز تبلیغات از مهمترین چیزهایی است که در دنیای ما وجود دارد. تبلیغات کمک میکند تا مصرفکنندگان از محصولات و خدمات موردنیاز و جدید موجود در بازار مطلع شوند.
فضای مجازی از حیث نوع مناسبات و رفتارهای اجتماعی، بهرغم برخی تمایزات و امتیازها، تفاوتی بنیادی با فضای عمومی ندارد و روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی نیز بهجای طرد و ترک آن باید به آگاهیبخشی جامعه در آن مشغول باشند. هریک از رسانهها نیازمند معیارها و شیوهنامههای حرفهای مشخص و قابلبحث و اجماعی است که شکل حضور حرفهایها در این فضا را مشخص سازد. مرامنامهای نه دستوری و از بالا، بلکه مطابق با اصول اخلاق حرفهای و اقتضائات هر رسانه. در این میان اصل اساسی حقیقتگویی و انصاف است.
روابطعمومی، از زمان پیدایش تاکنون، بر اثر تحول در دانش بشری، نقشهای متفاوتی به خود گرفته است، اما اکنون توسعۀ همدلی، جلب مشارکت، برقراری تفاهم و سهیم کردن مخاطب در استراتژیهای اصلی سازمان را مدنظر دارد؛ رویکرد مهمی که میتواند این اهداف را تحقق بخشد، توسعۀ همدلی و همزبانی است.