7
بررسی چندوچون شبکه ملی اطلاعات و آینده اینترنت در ایران

بیم‌ و امیدهای اینترنت ملی

  • کد خبر : 7359
بیم‌ و امیدهای اینترنت ملی
تاریخ ایران سرشار از تصمیم‌های سرنوشت‌ساز است. گاه انتخاب‌‌ها را پذیرفته‌ایم و دولت یا نهاد یا شخص تصمیم‌گیر را تشویق کرده‌ایم و گاه هم حرف و حدیث درباره‌ برخی سیاست‌ها زیاد است که به محض طرح دوباره‌شان به واهمه می‌افتیم که نکند اتفاق بدی بیفتد و وضع از اینی که هست، خراب‌تر شود.

به گزارش ما آنلاین، «شبکه ملی اطلاعات» از همین دست تصمیم‌هاست که در روزهای اخیر دوباره بحث آن داغ شده و آن‌طور که از قراین پیداست، دولت می‌خواهد کار ناتمام اسلاف خود را کامل کند و اینترنت ملی را راه‌ بیندازد. موضوعی که موجب نگرانی کاربران و بسیاری از کسب‌وکارهایی شده که از شبکه جهانی اینترنت استفاده می‌کنند. اینترنت محدود، بسته و به دور از ارتباطات بین‌المللی، تجسمی است که این روزها کاربران از شبکه ملی اطلاعات دارند. پروژه‌ای که ۱۴ سال تمام است هر دولتی که سرکار آمده‌، اتمام آن را وعده داده بود اما حالا و در شرایطی که هنوز یک ماه از شوک قطعی ۱۰ روزه اینترنت نگذشته، دوباره بحث‌ها درباره این طرح که حواشی‌ زیادی پیرامون آن ساخته شده، بالا گرفته است. میانه‌های آذرماه بود که رئیس‌جمهوری برای دادن لایحه بودجه سال ۹۹ کل کشور به مجلس رفت و آنجا گفت که دولت حساب ویژه‌ای روی پروژه شبکه ملی اطلاعات باز کرده و هم‌وغم خود را صرف توسعه زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطی خواهد کرد تا به گفته وی مردم برای تأمین نیازمندی‌های خودشان، نیازی به خارج نداشته باشند. این اظهارات به جرقه‌ای در فضای عمومی منجر شد و هرچند سخن‌گوی دولت هم بلافاصله گفت که برداشت‌ها از آنچه رئیس‌جمهور در خصوص شبکه ملی اطلاعات گفته، اشتباه بوده و دولت مطلقاً قصد ندارد اینترنت را قطع کند، وزیر ارتباطات هم چند روز بعد از اظهارنظرهای رئیس‌جمهور صراحتاً اعلام کرد اینترنت ملی ‌معنایی ندارد. محمدجواد آذری جهرمی حتی پا را فراتر گذاشت و گفت؛ «کسانی که از لفظ اینترنت ملی استفاده می‌کنند هدفی جز تخریب دستاوردهای جوانان در حوزه‌های مختلف ICT ندارند.»

 کارایی در بزنگاه تحریم‌ها

در نظر کاربران آنچه دولت به نام شبکه ملی اطلاعات می‌نامد، به معنای قطعی اینترنت بین‌الملل در آینده‌ای نزدیک است. در برابر این احتمال‌سنجی کاربران که به‌خصوص در شبکه‌های اجتماعی قوت گرفته، دولت روایت خاص خود را دارد و تأکید می‌کند شبکه ملی اطلاعات موضوعی کاملاً تفکیک شده از اینترنت است و نمی‌توان از آن معنای اینترنت ملی و قطع اینترنت جهانی را برداشت کرد. استدلال دولت این است که اگر شبکه‌ای ملی راه‌اندازی شود، در مقاطع حساس و شرایط بحرانی مستقل عمل خواهد کرد و خدمات دولتی و عمومی تداوم خواهد یافت. این دیدگاه تا حدود زیادی متأثر از خروج امریکا از «برجام»، تحریم‌های بین‌المللی و آنچه بدعهدی امریکا خوانده شده است. دولت می‌گوید تحریم‌ها موجب شده که شرکت‌ها و کسب‌وکارهای ایرانی از سرویس‌ها و خدمات جهانی محروم شوند و به همین دلیل باید به سمتی رفت که از وابستگی به خارج کم شوند و ایرانیان سهم خود را از دنیا داشته باشند.

 چیستی شبکه ملی اطلاعات

اساس شبکه‌ ملی اطلاعات بر ایجاد و ارائه انواع خدمات امن و برقراری ارتباطات است که سه لایه زیرساختی، خدماتی و محتوایی دارد. سال ۸۴ قرار بود در کمتر از سه سال چیزی به نام اینترنت ملی راه‌اندازی شود که البته به جایی نرسید. کمی بعدتر و در سال ۸۹، با توجه به الزامات سند چشم انداز بیست ساله، موضوع شبکه ملی اینترنت با نام شبکه ملی اطلاعات مطرح و به تصویب رسید که البته به جایی نرسید. تأخیر در پیاده‌سازی و اجرای شبکه و عملکرد کند دستگاه‌های مجری توسعه زیرساخت‌ها باعث شدند که مجددا در سال ۹۲، شورای ملی فضای مجازی سندی به نام «ضرورت تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات» تصویب کند. در این سند بر ایجاد شبکه‌ای متشکل از زیرساخت‌های ارتباطی با مدیریت مستقل کاملاً داخلی و حفاظت شده و با امکان عرضه انواع محتوا و خدمات ارتباطی سراسری برای آحاد مردم تاکید شد. در این سند که سه سال بعد دوباره بازتعریف شد، وزارت ارتباطات معمار اصلی شبکه ملی اطلاعات و مرکز ملی فضای مجازی هم ناظر بر اجرای شبکه تعیین شدند. در قانون از شبکه‌ای مبتنی بر قرارداد اینترنت با سوئیچ‌ها و مسیریاب‌ها و مراکز داده‌ صحبت شده که قرار است زیرساخت ارتباطی فضای مجازی شامل ارتباطات فیزیکی بین شبکه و تجهیزات انتقال دهنده پیام‌ها است و ۴ دسته خدمات بر بستر آن عرضه می‌شود. نخستین خدمت، از نوع ارتباطی است. به این معنا که این شبکه درگاهی ارتباطی برای شبکه‌های دیگر از جمله اینترنت باشد. خدمات پایه کاربردی شامل موتورهای جستجوگر داخلی، ایمیل‌ ملی، پیام‌رسان‌های بومی، خدمات ابری و دیتاسنتر جزو دسته دوم خدمات شبکه ملی اطلاعات محسوب می‌شوند. سومین خدمت شبکه ملی اطلاعات، مربوط به خدمات امنیت است. به این معنی که امنیت باید به مثابه یک سرویس و خدمت در شبکه به دستگاه‌ها و نهادها عرضه و تضمین شود. آخرین خدمتی که در سند درباره کارکردهای شبکه ملی اطلاعات آمده و به طور مفصل هم درباره آن بحث شده، خدمات پایش و رصد برای سرویس‌ها و خدمات کلیدی مثل دولت الکترونیک و تجارت الکترونیک است که روی شبکه شکل می‌گیرند و با پایش و رصد مشکلات کمک می‌کنند تا این‌گونه خدمات جریان ثابت و مستمری داشته باشند.

 ترسناک اما کارا

تفاسیر و تعریف‌های بسیاری درباره شبکه ملی اینترنت مطرح شده با این حال تاکنون درباره مشخصات این شبکه و کاربردهای آن توضیح چندانی داده نشده و به خصوص کاربران برداشتی مبهم، گنگ اغلب نگران‌کننده از آن در سر می‌پرورانند. نام‌هایی نظیر اینترنت ملی، اینترنت پاک، اینترنت امن و دولتی و… هر کدام نام‌هایی‌اند که برای بسیاری از کاربران ترسناک به نظر می‌آید اما در واقعیت امر شبکه‌های ملی اطلاعات در ساده‌ترین حالت مسیریابی درخواست‌های دسترسی و اخذ اطلاعاتی که محل نگهداری‌شان در مراکز داده داخلی است را غیرممکن می‌کنند. در چنین شبکه‌ای روال طبیعی آن است که اتصال از خارج به سایت‌های داخل یک کشور همچنان برقرار بماند و به اصطلاح ارتباط با شبکه جهانی قطع نشود. در حقیقت شبکه‌های ملی ارتباطی صرفا نوعی گردش اطلاعات بر بسترهای داخلی یک کشور است و به دریافت داده‌های ارزان‌تر و سریعتر به کاربران کمک می‌کند. چرا که اطلاعات وارد بر بستر پهنای باند داخلی با سرعت و کیفیت بهتری به دست کاربر می‌رسد و این به معنای قطع ارتباط نیست. اگر این تعاریف درست باشند و شبکه ملی اطلاعات هم در عمل همین کارها را انجام دهد، در این صورت دقیق‌تر می‌توان منظور قانون‌گذار از شبکه ملی اطلاعات را درک کرد. شبکه‌ای که گرچه در دولت یازدهم اقداماتی اولیه برای راه‌اندازی سه فاز نخست آن صورت گرفت، امروزه زمزمه‌هایی جدی‌تری درباره نهایی شدن طرح شنیده می‌شود. درباره میزان پیشرفت هم میان وزارت ارتباطات و مرکز ملی فضای مجازی اختلاف‌نظر وجود دارد. حدود دو ماه پیش وزیر ارتباطات در گزارشی به نمایندگان مجلس اعلام کرد ۸۰ درصد اهداف سند الزامات شبکه ملی اطلاعات محقق شده که بلافاصله مرکز ملی فضای مجازی گفت چنین ارزیابی‌هایی درست نیست و در زمینه فراهم‌سازی بسترهای پیاده‌سازی شبکه کوتاهی‌هایی صورت گرفته است. ابوالحسن فیروزآبادی، رییس مرکز ملی فضای مجازی نیز در تیر ماه سال از آنچه که نبود طرح و معماری نهایی مبتنی بر الزامات سند شبکه ملی اطلاعات نامید و همینطور نبود انسجام و کامل نبودن زنجیره اجرایی در راه‌اندازی شبکه انتقاد کرد.

 محبوبیت و فراگیری شبکه‌های ملی در دنیا

همانطور که می‌دانید شبکه‌ جهانی اینترنت از متشکل از صدها و هزاران و بلکه میلیون‌ها شبکه‌ و مراکز داده ‌است و دو بخش اختصاصی و عمومی دارد. بخش اختصاصی آن به معمولا برای تبادل اطلاعات و خدمات و ارتباط میان نهادها و دستگاه‌ها و سازمان‌ها و… است و بخش عمومی نیز همان چیزی است که کاربران عمومی خدمات مورد نیاز خود را از طریق آن دریافت می‌کنند. در حقیقت آنچه که دنیای اینترنت را شکل می‌دهد پهنای باند‌های ایجادشده در کشور‌ها و در ترانزیت ارتباطی میان ممالک مختلف و مجموعه شبکه‌ها و مراکز داده‌ است. بنابراین افراد برای دسترسی به سرویس یا سایتی که می‌خواهند دریافت کنند، باید به سرور و مرکز داده‌ سرویس‌دهنده متصل شوند. بالتبع هرچه مسیر این ارتباط کوتاه‌تر باشد، کاربر با سرعت بیشتری خدمات خود را دریافت می‌کند و به اصطلاح تاخیر کمتری در باز کردن سایت‌ها خواهد داشت. از همین روست که بسیاری از کشورها در درون مرزهای خود یا در مناطق دیگری از دنیا شبکه‌های داخلی اختصاصی خود را راه‌اندازی کرده‌اند و سرویس‌دهنده‌های معتبر جهانی نیز سرورهایی را به‌صورت مرکز تحویل داده (CDN) در این کشورها قرار داده‌اند تا سرعت تبادل اطلاعات و ارتباطات کاربران بالاتر رود و هزینه‌ دسترسی کاربران به شبکه و دریافت سرویس‌ها و خدمات درخواستی‌شان کاهش یابد. برای نمونه در کشور کره‌جنوبی که از نظر زیرساخت‌های الکترونیک و پهنای باند در زمره کشورهای پیشرو محسوب می‌شود، ۸۰ درصد پهنای باند داخلی است. به عبارت دیگر شبکه‌‌ای که در کره‌جنوبی راه‌اندازی شده، حدود ۸۰ درصد ارتباط و انتقال اطلاعات این کشور را در درون خود و بدون نیاز به ارتباطات خارجی به گردش درمی‌آورد. حتی تولیدکنندگان و ارائه‌دهندگان محتوا نیز برای خدمت‌رسانی بهتر به کاربرانشان، اقدام به نزدیک کردن سرورهای خود به کاربرانشان می‌کنند. شرکت‌هایی همچون گوگل، فیس‌بوک، انواع شبکه‌های اجتماعی و پیام‌‌رسان‌ها، سرویس‌های اشتراک ویدیو و بازی و فایل همگی برای ارائه خدمات با کیفیت و سرعت بالا و همچنین خدمات ارزان‌تر، نسخه‌ای از داده‌ها و فایل‌های پرکاربرد و حجیم خود را در مراکز تحویل داده محلی قرار می‌دهند که در ادامه می‌گوییم به چه کاری می‌آیند. مراکز تحویل داده‌ در حقیقت شبکه‌ای گسترده مشتکل از سرورهایی است که مناطق مختلف مستقر شده‌اند و بسته به موقعیت جغرافیایی کاربر، محتوای درخواستی او از نزدیکترین سروری که اطلاعات در آن وجود دارد ارسال می‌شود. یعنی برای پاسخ به درخواست ارتباطی کاربر، سرویس‌‌دهی محدود به کشور، استان یا حتی شهری که کاربر در آن ساکن است، محدود می‌شود و گذشته از اینکه ارتباط سریع و باکیفیت‌تر می‌شود، در هزینه‌های کاربران، شرکت‌های عرضه‌کننده سرویس‌ها، شرکت‌های تامین‌کننده زیرساخت‌های ارتباطی صرفه‌جویی صورت می‌گیرد.

 گردش اطلاعات در شبکه ملی

گرچه این بیانی ساده از شبکه‌های ملی است که تمرکز آن بیشتر بر کاربران و درخواست‌های آن‌هاست، می‌توان تعریفی دقیق‌تر و البته کامل‌تر هم عرضه کرد. شبکه‌های ملی در اصل همان پهنای باند داخلی کشور و مجموعه‌‌ای متشکل از مراکز داده، شبکه‌های انتقال داده، سوئیچ‌های مخابراتی، کاربران، تولیدکنندگان محتوا، مراکز تبادل ترافیک داده‌های داخلی است که داده‌ها در درون آن گردش می‌آیند. نکته اصلی در عملکرد شبکه‌های ملی این است که مسیر تبادل داده‌ها را کوتاه‌تر و توزیع و انتقال داده هم در آن‌ها غیرمتمرکزتر می‌شود. تا پیش از اینکه مراکز ترافیک داده‌های داخلی (IXP)‌ها در کشور راه‌اندازی شوند، خیلی اهمیت نداشت که سرور‌ها داخلی باشند یا خارجی. چرا که تمام درخواست‌ها و سرویس‌ها- حتی آن‌هایی که اطلاعاتشان در سرورهای داخلی ذخیره شده بود، باید ابتدا به مراکز انتقال محلی فرستاده می‌شد و از آنجا به مرکز استان و در نهایت به تهران می‌رفت و از طریق درگاه ورود و خروج پهنای باند بین‌المللی برای رسیدن به سرور استفاده می‌شد و در مسیر بازگشت هم همین پروسه باید انجام می‌شد که عملا داخلی یا خارجی بودن سرورها را بی‌اهمیت می‌ساخت. IXPها اما این مشکل را رفع می‌کنند.

در دولت یازدهم اما برخی زیرساخت‌ها برای استقرار شبکه ملی اطلاعات از جمله مراکز ترافیک داده‌های داخلی راه‌اندازی شد که مسیر ارسال و دریافت اطلاعات را کوتاه‌تر می‌کند. به این صورت که دیگر داده‌های استان‌های دیگر به صورت اجباری به تهران فرستاده نمی‌شوند بلکه اطلاعات از هر شهر به نزدیک‌ترین مرکز تبادل ترافیک داده‌های داخلی فرستاده می‌شود. در حقیقت کاری که این مراکز می‌کنند کاهش تأخیر ارتباطی است که برای سرورهای داخلی عدد آن بسیار کاهش می‌یابد. به عبارت دقیق‌تر IXPها که از مسیر ارسال و دریافت داده‌ها تمرکززدایی می‌کنند، مهمترین نقش را در بهبود سرعت و کیفیت دسترسی به اطلاعات درخواستی بازی می‌کنند و هم‌اکنون نیز در شهرهای تهران، شیراز، تبریز، مشهد، اهواز، اصفهان و قم راه‌اندازی شده‌اند. با وجود چنین مراکزی، علاوه بر تولیدکنندگان و ارائه‌کنندگان محتوای داخلی که خواهند توانست نسخه‌ای از داده‌های خود را در کنار مراکز تبادل ترافیک داده‌های داخلی قرار دهند، ارائه‌دهندگان محتوای خارجی نیز چنین امکانی را خواهند داشت. نتیجه نهایی این می‌شود که کیفیت و سرعت دسترسی کاربران به خدمات در همه‌جای کشور به یک اندازه خواهد شد.

 کاستی‌های شبکه ملی اطلاعات

با اینکه مراکز داده داخلی نقشی اساسی در کارایی شبکه ملی اطلاعات بازی می‌کنند، دعوای اصلی بر سر نحوه عرضه محتوا و کیفیت آن‌هاست؛ یعنی جز اینکه باید مراکز داده‌ داخلی با سرعت بالا داده‌ها را به دست کاربران برسانند، محتواهای تولیدی هم الزاماً باید از کیفیت لازم برخوردار باشد که در هر دو زمینه، نقدهای زیادی به شبکه ملی اطلاعات کشور وارد است. تجربه حدود ده روزه قطعی اینترنت آبان‌ماه نشان داد نه‌تنها مراکز داده داخلی به‌شدت در انتقال داده‌ها ضعیف بوده‌اند، بلکه محتوای تولیدی نیز جواب‌گوی نیازهای کاربران نبود. این را می‌توان از ضرر و زیان‌هایی که کسب‌وکارها در روزهای قطعی اینترنت متحمل شدند و کمیسیون تجارت الکترونیکی کشور هم رقم آن را سی‌هزار میلیارد تومان برآورد کرده است، فهمید. در این میان، وزارت ارتباطات و مرکز ملی فضای مجازی هم هر کدام روایت خاص خود را از کارایی شبکه ملی اطلاعات دارند. وزارت ارتباطات می‌گوید به تکالیف قانونی خود در تأمین هشتاد درصدی لایه زیرساخت عمل کرده و آنچه مشکل‌ساز شده تعلل دستگاه‌ها و نهادهای متولی دولایه دیگر (خدمات و محتوا) است. گرچه این نقد وزارت ارتباطات از این نظر که شبکه ملی اطلاعات خود زیرساخت فضای مجازی کشور و دارای دو زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی است، درست است، و این وزارتخانه مسئولیتی برای تولید محتوا و عرضه سرویس‌های محتوایی ندارد، مرکز ملی فضای مجازی نظر دیگری دارد. شاید از این زاویه بتوان به تصویری شفاف‌تر از نقص‌های فنی شبکه فعلی ملی اطلاعات کشور پی برد. منتقدان می‌گویند زیرساخت‌های اطلاعاتی هنوز به اندازه کافی برای راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات فراهم نشده است. وقتی از زیرساخت اطلاعاتی صحبت می‌کنیم، منظورمان خدمات و سرویس‌های مورد نیاز شبکه است که بتوان بر مبنای آن مراکز داده را سامان داد یا به بومی‌سازی شبکه‌های اجتماعی دست زد یا اینکه خدمات پایه کاربردی مانند پردازش ابری، موتورهای جست‌وجو، شبکه‌های توزیع محتوا و… را راه‌اندازی کرد. در عمل نیز تجربه حوادث آبان‌ماه به خوبی نشان داد که نه‌تنها زیرساخت‌های اطلاعاتی داخلی که اساس شبکه ملی اطلاعات هستند، فراهم نشده بلکه خدمات‌دهندگان نیز نمی‌توانند با مشکلات فنی متعددی روبرو شده‌اند و نتوانسته سرویس مورد نظر را عرضه کند. نکته دیگر آن در ترافیک تبادل داده در شبکه ملی اطلاعات است که در این زمینه هم کارهای نکرده زیادی باقی مانده است. با اینکه یکی از اهداف کلیدی استقرار و راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات، ترغیب کاربران به استفاده بیشتر از اینترنتی بود که سرورهای داخلی تامین‌کننده‌ آن هستند و آن‌طور هم که رئیس‌جمهور گفته در شش سال گذشته پهنای باند داخلی شبکه داخلی بیست برابر شده، در عمل هنوز سهم ترافیک داخلی در مقایسه با ترافیک بین‌الملل محدود است. این در حالی است که طبق مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، تبادل ترافیک در شبکه‌ ملی اطلاعات با قیمتی به‌مراتب ارزان‌تر است. در آخرین آماری که مسئولان وزارت ارتباطات چندی پیش دادند، نسبت ترافیک پهنای باند داخلی به پهنای باند خارجی ۴۰ به شصت بوده اما در گزارشی که مرکز ملی فضای مجازی از اپراتورها گرفته، تنها بیست درصد ترافیک مصرفی کاربران داخلی است و هشتاد درصد ترافیک مربوط به استفاده از سایت‌های خارجی است.

 اعتماد نهادی به کارآمدی

پاشنه آشیل شبکه ملی اطلاعات نبود زیرساخت باشد، یا آن‌طور که مسئولان وزارت ارتباطات می‌گویند مربوط به محتوا و کم‌کاری‌های نهادها و سازمان‌های تولیدکننده، در نهایت به یک دوگانگی جدی منجر شده که بر ابهام عمومی درباره واقعیت پیشبرد پروژه می‌افزاید. پاسخ به این پرسش کلیدی که معماری شبکه ملی اطلاعات تا چه اندازه متناسب با نیازهای کاربران است، در جای خود مهم است اما این تنها یک سکه است. واقعیت این است که در مقابل موافقانی که مزایا و ثمرات بسیاری برای شبکه ملی اطلاعات برمی‌شمارند، مخالفان سرسختی هم دارد. مهم‌ترین نگرانی‌ها درباره ماهیت سیستم بومی است. گرفتاری‌ها و سردرگمی‌هایی که کاربران در تجربه‌ قطعی اینترنت آبان‌ماه داشته‌اند و نبود مواضع روشن و شفاف و یکدست درباره شبکه ملی اینترنت، باورپذیری کارایی شبکه ملی اطلاعات را نزد کاربران بسیار پایین آورده است. به‌ویژه اینکه منتقدان آن معتقدند این طرح ایران را در حوزه ارتباطات به کره شمالی دیگری تبدیل می‌کند. چنین تصوراتی تقریبا از همان موقع که بحث اینترنت ملی مطرح شد به وجود آمد و تا به امروز هم برجا مانده است. تصوری که عموم کاربران از شبکه ملی اطلاعات دارند این است که در فضایی بسته و محدود و بدون داشتن ارتباطات بین‌المللی زیست خواهند کرد، یا تلقی‌شان این است که با راه‌اندازی شبکه داخلی، ورود به حریم خصوصی و کنترل افراد و حتی قطعی ارتباطات بین‌الملل راحت‌تر خواهد شد.

این ارزیابی‌ها را به‌راحتی می‌توان با شاخص اعتماد نهادی تحلیل کرد. در متون جامعه‌شناختی، اعتماد یکی از چندین شاخص سرمایه اجتماعی است که تبادل اجتماعی را در شرایط پرریسک تسهیل و در تحقق نظم اجتماعی کمک می‌کند. این مفهوم که در زندگی روزمره هم عنصری ضروری و حیاتی به‌شمار می‌آید، یک انتظار مثبت است درباره اینکه طرف مقابل، در گفتار، کردار و تصمیمات خود به گونه‌ای فرصت‌طلبانه رفتار نمی‌کند. درباره ساخت‌های حکمرانی، آن دسته‌ای از اعتماد کارایی دارد که به اعتماد نهادی شناخته می‌شود. اعتماد نهادی بدین معنی است که فرد عقیده دارد ساختارهای نهاد در جایگاهی هستند که افراد را قادر به محقق ساختن خواست‌هایشان می‌کند و با آن‌ها همراهی می‌کند. گرچه روی کاغذ راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات بسته شدن دروازه اتصال به شبکه جهانی را معنا نمی‌دهد و چه بسا ضریب دسترسی و امنیت بالاتر می‌رود، در عمل برداشت عمومی این است که پای انگیزه‌های سوء در میان است و ممکن است اتفاقات به نحو دیگری رخ دهند. سوای ایرادات ساختار مشهود در شبکه ملی اطلاعات، حوادث آبان ماه امسال و تصمیم شورای امنیت ملی درباره اینترنت بین‌الملل چنین باوری را تقویت کرده و به اصطلاح اعتماد نهادی افت محسوسی کرده است؛ یعنی تصور عمومی بر این است که ممکن است مجددا تصمیم‌ به قطع اینترنت تکرار شود. با آنکه بسیاری از مسئولان کشور در چند روز گذشته سعی کرده‌اند قدری فضای پرالتهاب کنونی درباره قطعی اینترنت و ارتباط آن با شبکه ملی اطلاعات را آرام‌تر کنند، واقعیت این است که گله‌ها و شکایات کاربران و به‌خصوص بی‌اعتمادی مردم به شبکه ملی اطلاعات بالاست. ضعف‌های شبکه ملی اطلاعات فهرست بلندبالایی است که خوشبختانه متولیان امر هم آن‌ها را پذیرفته‌اند و می‌گویند در جهت رفع و پیگیری آن‌ها اقدام می‌کنند. با این حال چالش اصلی نه نقص‌های فنی و زیرساختی بلکه تلقی عمومی از این شبکه و بی‌اعتمادی و نگرانی‌ نسبت به اهداف آن است. اگر شورای عالی فضای مجازی قطع اینترنت را «رزمایشی اجباری» برای تست ارزیابی شبکه ملی اطلاعات تحلیل کرده و دلیل اصلی ناکارآمدی آن را نیز به تنظیم نبودن «توپولوژی کاربری و نقاط مخابراتی توزیع‌شده» نسبت می‌دهد، عواقب این تصمیم آن‌قدر برای کاربران و کسب‌وکارها زیاد بوده که هرگونه خوش‌بینی به یکی از پروژه‌های کلیدیکشور در ابعاد ملی را زیر سوال می‌برد. عواقبی که حالا یکی پس از دیگری خودشان را نشان می‌دهند و اگر پای صحبت‌های کاشناسان و متخصصان و به‌ویژه صاحبان کسب‌وکارها بنشینیم شاید حق بدهیم که در فضای عمومی کشور نسبت به اینترنت ملی و شبکه ملی گارد گرفته می‌شود. نتیجه همه‌ این اتفاقات دست‌کم برای همه روشن کرده که اگر ریسک ملی کردن شبکه ارتباطی چندان در نظر تصمیم‌گیران بالا نیست، هزینه‌هایی که باید برای آن پرداخت شود، به‌مراتب سنگین‌تر است. هزینه‌هایی که در راس آن اعتماد نهادی قرار دارد که خدشه‌ای جدی به آن وارد شده است.

* این گفت‌وگو در شماره ۱۱۵ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=7359
  • نویسنده : سپهر عارف
  • منبع : ماهنامه مدیریت ارتباطات

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه