▪️ ما در زمانۀ حاضر از نظامهای الهیاتی و متافیزیکی دور میشویم و به خرد بشری و علم و تکنولوژی و پیشرفت اجتماعی_سیاسی روی میآوریم. در چنین وضعیتی باید در بحث از حقیقت به مسئلۀ تغییر هم توجه جدی کنیم، زیرا دیگر مثل گذشته نمیتوانیم یک حقیقت غایی، نهایی و مطلق قائل شویم که کسی نباید آن را نقد کند و علیه آن حرف بزند.
استاد عکاسیام میگفت از سه تا «گ» هیچوقت عکس نگیرید: گل و گربه و گدا. دو تایشان بهخودیخود زیبا هستند و ثبتکردنشان باعث نمیشود شما عکاس خوبی باشید، سومی هم که همیشه جلب توجه میکند و مهم است، چه زاویه و نگاهتان درست باشد چه نه.
حالا کشور و جامعه امروز ایرانی به سمت جدیدی رفته است که شاید بتوان نام آن را "سوژه به نرخ روز خور" گذاشت. نقش اصلی این وضع را شبکههای اجتماعی ایفا میکنند و در کمال تعجب بخش غالب رسانههای کشور نیز قدم در همین راه گذاشتهاند.
بسیاری از داستانهای امروزی شباهت بسیاری به خاطره دارند و تشخیص مرز بین این دو اغلب خیلیها را به اشتباه میاندازد. شاید یکی از دلایل آن، استفاده افراطی برخی از نویسندگان امروز از زاویه دید اول شخص مفرد باشد که در نگاه اول، اثر خلق شده را به یک خاطره به ظاهر واقعی بیشتر شبیه میکند تا داستان خیالانگیز که آن هم مختصات خاص خود را دارد.
آیا هر نوع نگاه به وقایع و رویدادهای بشری که به تبع به دلیل حضور نداشتن جمع زیادی از مردم در زمان وقوع، نیاز به بازخوانی و روایت دوباره دارد را باید خاطرهگویی بدانیم؟
روابطعمومیها میتوانند تغییر و تحول در سازمانها را به سود انتظارات و خواستههای مردم سمتوسو بدهند. راستی چرا نباید پرچم اصلاحات و تغییرات مثبت در هر سازمان و مؤسسهای در دستان روابطعمومی باشد؟
کسب، تولید و توزیع اطلاعات در شکلهای گوناگون و با اهداف متفاوت همواره به عنوان یکی از مهمترین نیازهایی قلمداد میشود که انسان را به تلاش و کوشش واداشته است. شکلگیری ارتباطات و مناسبات از آغاز تاکنون یکی از اقدامات اصلی برای برآورده ساختن این نیازها بوده است. این روند با اختراع چاپ و شکلگیری گسترده وسایل ارتباط جمعی ابعاد جدیدی یافت و با حضور رسانههای دیداری- شنیداری و مولتیمدیا توسعه یافت تا جایی که امروزه رسانهها به عنوان بازیگران اصلی در زندگی اجتماعی نقش ایفا میکنند و با توسعه فناوریهای ارتباطی گستردهتر هم میشوند.
همبستگی اجتماعی و احساس تعلق کارکنان، مشتریان و سایر ذینفعان به سازمان از جمله نیازهای هر مؤسسه برای تحقق تعهدات درون-برون سازمانی است. به همین منظور همافزایی (Synergy) یکی از کارکردهای بنیادین روابطعمومی در دستگاههای اجرایی (چه در شرایط عادی و چه در شرایط بحرانی) محسوب میشود و بهواسطه آن امکان گذر از بسیاری از تنشهای سازمانی و تحقق اهداف سازمانی میسر خواهد بود.
ستون خوانندگان و عناوینی از این دست تا همین چند سال پیش، تنها راه انتشار دیدگاههای مردمی درباره عملکرد سازمانها، انتقادات و پیشنهادات در رسانههای مکتوب بود که اگر خارج از چارچوبها و مرامنامهها نبود، چاپ میشد. رادیو و تلویزیون نیز در قالب گزارشهای تلفنی و میدانی که عموماً تولیدی و نه زنده، بودند هم ممکن بود برخی از اظهارات مردم و انتقادات آنان از دستگاههای دولتی و عمومی را پخش کنند.
دانش به عنوان مقولهای که امروزه خیلی مورد توجه قرار گرفته نهایتی است برای اندوختههای فکری، تجربی و عملی یک شخص. به این معنی که یک شخص در سی چهل سال از عمر خود فعالیتهایی انجام میدهد و بعد میشود ۵۰، ۶۰ و ۷۰ ساله.
در مورد مدیریت افکار عمومی ما دو سه مفهوم داریم که میتواند برای درک بهتر این موضوع به ما کمک کند که یکی خود افکار عمومی است؛ افکار عمومی به معنای فعل جمعی که در جامعه مدرن جاری و ساری است، دوم کارهای رسانهای و ارتباطاتی به عنوان شناخت و استخراج افکار عمومی و سوم هم مدیریت افکار عمومی به عنوان مدیریت و ساماندهی آن فعل اجتماعی یا مدیریت بهکارگیری نتایج حاصل از پژوهشهایی تحت عنوان افکار عمومی است.
اگر میخواهید حضور شما برای دیگران قابل تحمل باشد، به این قانون طلایی توجه کنید: «فاصله را رعایت کنید.»
معنا و مفهوم دولت در کشور ما با آنچه در کشورهای توسعهیافته از دولت تعریف میشود، کاملاً متفاوت است.