سارتر گفته است: «ما محکوم به آزادی هستیم و این بدان معناست که سرنوشت ما در دستان خودمان است و ما مسئول انتخابهای خود هستیم.»
چهاردهمین دورۀ انتخابات ریاستجمهوری یک سال پیش از موعد مقرر در حال برنامهریزی و برگزاری است.
شماره ۱۶۹ ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. پرونده اصلی این شماره درباره سوگیری رسانههای جریان اصلی به نفع اسرائیل است. در ادامه نگاهی مختصر به این شماره داریم.
▪️مجتهد شبستری جایی گفته بود، نقل به مضمون میکنم؛ «که ما در سوءتفاهم نسبت به یکدیگر هستیم، نه در فهم.» مرادش این است که پروسۀ فهم دیگری، ابداً ساده نیست.
شکل مواجهۀ ایران با جهان، همهچیز را چنان پلاریزه کرده که از هر طرف برویم، جز وحشت و حیرت نخواهد افزود.
میگویند شبکههای اجتماعی عرصهای است بیواسطه از مواجهۀ افراد با فضای Popular جامعه یا همان مردم عامه.
نویسندهای که برای کلمه حرمت قائل است، یک نویسندۀ تماموقت است.
افراد زیادی هستند که به دلایل و انگیزههای مختلف مسیر علمآموزی و ارتقاء تحصیلات را در مراتب عالی با گذران عمر خود، سپری میکنند و سرانجام مدرک و نشانی از فارغالتحصیلی یک رشته را با خود همراه میسازند، فارغ از اینکه تاثیر علم را در عمل و نتیجه آموختن و یاد گرفتن را در رفتار و گفتار و کردار آنان مشاهده کنیم.
سالهای زندگی در امارات، گذر از ایام جوانی به میانسالی بود؛ لمس تفاوتها.
شماره ۱۶۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. پرونده ویژه این شماره درباره تاثیرات اینترنت بر احساسات، عواطف و هیجانات انسان است. در همین رابطه گفتوگویی اختصاصی با «آدریان اسکریبانو» نویسندۀ کتاب «عاطفه در عصر دیجیتال» انجام شده است. در ادامه نگاهی مختصر به این شماره داریم.
▪️ ما در زمانۀ حاضر از نظامهای الهیاتی و متافیزیکی دور میشویم و به خرد بشری و علم و تکنولوژی و پیشرفت اجتماعی_سیاسی روی میآوریم. در چنین وضعیتی باید در بحث از حقیقت به مسئلۀ تغییر هم توجه جدی کنیم، زیرا دیگر مثل گذشته نمیتوانیم یک حقیقت غایی، نهایی و مطلق قائل شویم که کسی نباید آن را نقد کند و علیه آن حرف بزند.
...تمام داستانهای دنیا با ریختاری کموبیش مشابه رخ میدهند؛ تعادل اولیه، برهمخوردن تعادل، تعادل ثانویه. بر این اساس تعداد زیادی الگوی داستانی داریم که چنین روندی را آشکارتر ظاهر میسازند. مثلاً الگوهای تحول، بلوغ، دگردیسی، زیادهروی و افول، انسان ضعیف (قصههای سیندرلایی)، صعود و سقوط.
آخر اسفند، موسم عید که میشود، همه میخواهند تغییر کنند. شرکت، برند، فروشگاه و سازمان میخواهد سال جدید فلان محصول را بیاورد، استراتژی عوض کند، نیرو تعدیل کند و الخ. آدمها میخواهند لاغر و چاق شوند، زبان یاد بگیرند، کار عوض کنند و....